هو الحیّ
********
🔹حرکت جوهری در همهی موجودات نیست بلکه فقط در یک موجود جاری است و آن انسان است.
⬅️ زیرا ملائکه، کارشان فقط به این است که از یکدیگر جدا شوند و این بشود جبرئیل، آن بشود میکائیل و هکذا و بعد از این جدا شدن و یافتن هویت مستقل، دیگر حرکت جوهری در آنها جاری نمیشود و هر ملکی از آن مقدار کمالی که دارد بالاتر نمی رود (و ما منا الا له مقام معلوم) صافات 164 ، یعنی هر کدام از ما دارای یک مقام و حد وجودی مشخص و ثابتی هستیم (ناگفته نماند که حرکت جوهری در ملائکه بنحو تجدد امثال هست).
⬅️ همچنین حیوانات و گیاهان و جمادات نیز کمالشان به همان است که از هم جدا و متمایز گردند. این بشود اسب، آن بشود درخت کاج، آن بشود سنگ و هکذا. اما هر کدام از اینها در همان حدی که هست همانست و دیگر حرکت جوهری در او جاری نمیشود. برای همین است که اسب، اسبتر نمیشود اما انسان، انسان تر میشود (البته حرکت جوهری در حیوانات و نباتات و جمادات هم به صورتی وجود دارد که فعلا در صدد بحثش نیستیم).
🔸اما فقط انسان است که هم کمال اول را پیدا میکند یعنی انسان، از سایر موجودات یعنی ملائکه و حیوانات و نباتات و جمادات جدا میشود، و نیز خود انسانها از یکدیگر جدا میشوند و این میشود زید و آن عمرو.
🔸هم کمال دوم را پیدا میکند، یعنی یک حرکت در جوهره و باطن و روح او ایجاد میشود و او را در مسیر تکامل خود پیش میبرد تا به نهایت کمال خودش برساند.
🔷 آنگاه ملائکه و حیوانات و نباتات و جمادات در خدمت انسان هستند که او را در مسیر حرکت تکاملی کمک کنند. حیوانات و نباتات و جمادات، از جهت جسمانی به او کمک میکنند و ملائکه از جهت روحانی به او کمک میکنند تا انسان آرام آرام در مسیر حرکت خود به سوی کمال نهائیش گام بردارد تا به عین ثابت خودش برسد.
📎بنابراین انسان از عالم عقل اول باید تا حد مادی نزول کند و به عالم ماده وارد شود. اما چیزی که هست این سفر از عقل به ماده، یکبارگی نیست...
*****************************
حضرت علامه مروجی سبزواری
سلسله مباحث اسرار حج