بسمک یا عطوف
*************
زاد و توشه:
✅یکی دیگر از خصوصیات قافله این است که افراد قافله باید با خود زاد و توشه بردارند یعنی آب و غذا برای میان راه بردارند تا گرسنه و تشنه نمانند و بتوانند به مقصد برسند.
❇️همچنین در حج روحانی و آن کاروانی که ارواح و قلبهای حجاج به سوی خدا میروند، نیز باید زاد و توشهای روحانی وجود داشته باشد که باعث قوّت ارواح برای حرکت به سوی خدا باشد.
❓آن زاد و توشه معنوی و روحانی چیست؟
✅برای توضیح میگوییم که معمولاً توشهای را که بر روی شتر میگذاشتهاند دو لنگه بوده است که در دو طرف شتر قرار میگرفته تا تعادل برقرار ماند. این دو لنگه در توشه معنوی، عقل نظری و عقل عملی است، یا به عبارت دیگر، یکی ایمان و اعتقاد صحیح، و دیگری عمل صالح و تقواست.
🔸شخص حاجی از یک طرف باید اعتقادات درستی در مورد اصول و مبانی دینش داشته باشد و وجود خدا و صفات خدا برایش با ادلّه و براهین روشن اثبات شده باشد.
🔹البته بهترین روش برای خداشناسی و معرفت الله روشی است که عارفان الهی در پیش گرفتهاند. ایشان به جای اینکه مثل تودۀ عوام مردم وارد جامعه شوند و اعتقادات خود را در مورد خدا و قیامت و سایر اصول معرفتی از بیان مردم بگیرند، و به جای اینکه مثل فلاسفه وارد عالم شوند و به سیر آفاقی بپردازند و از راه آیات و آثار و نشانههای خدا پی به خدا ببرند، از این راه وارد شدهاند که از میان جامعه و از میان عالم برگشته و وارد نفس خود شدهاند و از راه وجود خودشان خواستهاند به معرفت خدا دست یابند.
🔸عارفان الهی از این راه که وارد خلوت و انزوا میشوند و درِ دکان وجود خود را بر روی دیگران میبندند و با کلنگ و تیشه ریاضت و تهذیب و تزکیه و به عبارت دیگر جهاد اکبر، آن لایههای چرک و رسوبات معاصی و غفلتها، که روی روح و مظهر خدا را پوشانده، میکَنند و آن لایهها و رسوبات را کنار میزنند تا اینکه به روح که مظهر و تجلی
خداست در درون وجود خود، دست یابند و آن نور را که در زیر خروارهایی از لایهها و رسوبات مدفون بود، آزاد کنند.
✅در اینجا است که انسان به مظهر خدا دست مییابد (که در اینجا سالک در سفر اول یعنی سفر از خلق به حق ، به مقام «فتح قریب» نائل می گردد).
🔹چون روح انسان همچنان که مظهر ذات خداست، مظهر و محل ظهور اسماء و صفات خدا هم هست، پس عارف وارد در اسماء و صفات میشود و از نردبان اسماء و صفات شروع به بالا رفتن میکند تا به مرحله سلطان اسماء و صفات که ذات خدا در مرحله واحدیت باشد، دست پیدا کند(که عرفا از این مرحله تعبیر به «فتح مبین» میکنند.)
🔸سپس از آنجا در خود ذات شروع به عروج میکند تا به مرحله غیب ذات یا مقام احدیت ذات دست یابد(که در اینجا سالک سفر دوم یعنی سفر از حق به حق، یا سفر از وجود حقی خود به وجود حق مطلق را به پایان رسانده و به مقام «فتح مطلق» یا «فتحالفتوح» نائل میشود).
🔸اکنون برای اینکه به بحث اصلی خود وارد شویم که عبارت از این بود که یک لنگه زاد و توشه در سفر حج، ایمان و اعتقاد و علم به خداست، گوییم بهترین نوع معرفت و اعتقاد به خدا، همین معرفت شهودی و عرفانی است که از راه تزکیه نفس به دست میآید و قرآن نیز تنها راه فلاح و رستگاری را همین راه تهذیب نفس و تزکیه معرفی کرده است: 🌿(قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا)- شمس 9🌿
🔸حضرت رسول (صلّیاللهعلیهوآله) و اصحابشان بر پیرزنی گذشتند و او با چرخ نخ ریسی مشغول رشتن نخ بود حضرت از او سؤال کرد که چه دلیلی بر وجود خدا داری؟ آن پیرزن دست از گرداندن چرخ برداشت و گفت همچنانکه اگر من دست از گرداندن این چرخ بردارم، این چرخ میایستد، عالم به این عظمت هم باید گردانندهای داشته باشد که آن را میچرخاند و اگر او دست از این عالم بردارد، عالم از حرکت میایستد.
✅در اینجا بود که حضرت رو به یارانش نموده و فرمود: بر شما باد رو آوردن به دین پیرزنان.
🔆 آنچه در گفتار این پیرزن مهم است دو چیز است:
1️⃣ استدلال به برهان حرکت بر اثبات وجود محرّک که یک برهان فلسفی است.
2️⃣ استدلال بر ربوبیت خدا. زیرا بزرگترین مشکل انسانها در توحید، مسئله ربوبیت بوده است.
✅البته علت اینکه حضرت فرمود بر شما باد پیروی از دین پیرزنان، برای این است که این پیرزن توانسته بود دو اصل مهم توحیدی را با بیانی ساده ارائه دهد و توحید و خدا برایش یقینی شده بود و خداشناسیش از حدّ توهم و خرافات خارج شده بود و به سرحد خداشناسی عقلی رسیده بود.
🔆 بنابراین دو کار بر هر انسانی لازم است:
🔺اول) اینکه سعی کند با مراقبت درست از رفتار و اعمالش و پرهیز از گناه و ... روی نور فطرت خود را نپوشاند و باعث خاموشی نور فطرت نگردد.
🔸خلاصه در زمینه عملی از اعمال حرام بپرهیزد و مکروهات و اعمال حلال ولی غیر ضروری و لغو و بیفایده را انجام ندهد، و از طرف دیگر اعمال واجب و حتیالامکان مستحب، و فقط حلالهای ضروری و لازم را انجام بدهد. اعمالش را برای غیر خدا و به نیت هوای نفس یا خوشآمد مردم انجام ندهد بلکه فقط برای خدا انجام دهد و راه نفوذ شیطان را از هر سو ببندد. به انجام این امور «تقوا» میگویند. که تقوا یک لنگه زاد و توشه حج است. با پیشه گرفتن تقوا، روی فطرت آدمی باز میماند و روح که مظهر ذات الهی است میتواند وجود آدمی را تحت تأثیر قرار داده و آن را به نور الهی روشن سازد.
🔻دوم) سعی کند که در زمینه علمی و عقلی هم بر روی اعتقادات خود کار کند که داشتن اعتقاداتی صحیح و به دور از خرافات و بر مبنای براهین و استدلالات، دومین لنگه زاد و توشه در سفر حج است. یعنی انسان همچنانکه برای بهبودی کارهای دنیویش مرتب کار میکند، برای بهبودی اعتقاداتش و خارج کردن آنها از حدّ اعتقادات خرافی به حدّ اعتقادات برهانی کوشش کند. مرتب با مطالعه کتابهای مفید در زمینه اعتقادات و پرس و جو از اهل فن، به تصحیح اعتقادات خود بپردازد.
🔸روی همین جهت است که قرآن این همه روی علم و عمل و به عبارت دیگر ایمان و تقوا تکیه دارد و این دو را باعث سعادت بشری میداند.
✅آنگاه معلوم است که کسی که علم درستی به توحید و معاد و حقایق ثابت عالم ندارد و نیز عملش هم ناخالص بوده، در نتیجه چنین انسانی زمانی که بخواهد به حج برود، در آن کاروان ارواح نمیتواند شرکت جوید و به خدا برسد. بلکه فقط یک سفر جسمانی انجام میدهد و به خانه خدا میرود و با جسمش مشتی سنگ و گل را طواف میکند.
**************************
حضرت علامه مروجی سبزواری
سلسله بیانات اسرار حج