هو الحکیم
*********
«... از میان شاگردان مرحوم قاضی، علامه طباطبایی به ایران آمد و عاقبت در قم ساکن گردید و حوزهی درسی حکمت و عرفان نظری را با مخالفتهای بسیاری که با ایشان شد پایهگذاری نمود، اگرچه ایشان هم از این ناحیه بسیار در شدت و تعب قرار گرفت.
یک نمونه اینکه مرحوم حضرت آیتالله العظمی آقای بروجردی رئیس شیعه و مرجع علیالاطلاق عالم اسلام بعد از آقا سید ابوالحسن اصفهانی رضواناللهتعالیعلیهما به مرحوم طباطبایی اخطار میکند که یا حوزهی درس فلسفه را تعطیل کن و یا شهریهی خودت و شاگردانت را قطع مینمایم. سید دفعالوقت میکند، و عاقبت یک شب زمستان، حضرت آیتالله خادمش را به منزل علامه میفرستد که: بالاخره میخواهی چه کنی؟ علامه میگوید: «حافظ روی کرسی بود و گفتم تفألى به حافظ میزنم و هرچه آمد به همان عمل میکنم». چون نیت کرده و کتاب را میگشاید مطلع این غزل برایش آشکار میشود که:
من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم
مدعی داند که من این کارها کمتر کنم
علامه به خادم میگوید برو و به حضرت آقا بگو که درس را تعطیل نمیکنم. او درس را تعطیل نکرد ولی شهریهی خودش و طلابی که مقاومت کردند و حوزهی درسش را ترک نگفتند قطع، و روزگار عسرت و شدت علامه آغاز گردید.
از حوزهی درس فلسفی ایشان بزرگانی برخاستند که ازشاخصترین آنها حضرات آیات حسنزاده آملی و جوادی آملی بودند، و اما در عرفان عملی در ابتدا دو نفر در نزد ایشان بودند که یکی از آنها مرحوم سید محمدحسین حسینی تهرانی، و دیگری مرحوم آقا شیخعلی پهلوانی طهرانی بود. اما مرحوم سید محمدحسین حسینی از نزد علامه خارج شده و به نزد مرحوم سید هاشم حداد (رحمةالله علیه) رفت و شاگردی او را نمود، و در نتیجه تنها شاگرد علامه طباطبایی در سلوک عملی حضرت شیخ بزرگوار آقا شیخ علی پهلوانی بود... »
___________________________________
«... اما در اینکه آیا این سلسلهی جلیلهی شوشتریه به امام معصوم میرسد یا نه؟ و ملاقلی جولا که بود و شاگرد که بود؟ بحث بسیار است. بسیاری از شاگردان مرحوم پهلوانی از جمله آقای تحریری و دیگران میگویند ملاقلی جولا از امام زمان (عج الله تعالی فرجه) اجازه داشته و مأمور بوده که به سوی سید شوشتری برود و طرح چنین روشی عرفانی را در حوزهی نجف بیندازد.
ولی این سخن بسیار نادرست مینماید زیرا اگر کسی بگوید من مجتهدی هستم جامع الشرایط و از امام زمان اجازهی اجتهاد دارم، آیا میشود از او قبول کرد و در مسائل شرعی از او تقلید نمود؟ اگر کسی بگوید در خواب یا بیداری به خدمت امام عصر (عج) رسیدهام و ایشان به من فرمودهاند که تو سید هستی، آیا میشود او را بهعنوان سید شناخت و مثلاً سهم سادات به او داد؟
خیر، نه میشود از آن شخصی که ادعای اجتهاد کرده تقلید نمود و نه میشود سهم سادات به این شخصی که ادعای سیادت نموده داد. بلکه در مورد اول، باید کسی که ادعای اجتهاد میکند حتماً اجازهی اجتهاد از مجتهد قبل از خودش داشته باشد و او از مجتهد قبل از خودش تا به زمان غیبت صغری رسیده و به نواب اربعه و فقهایی که در زمان غیبت صغری میزیستهاند، و از ایشان به امام زمان (عج) برسد.
و کسی که ادعای سیادت کرده نیز باید شجرهنامه داشته باشد و از طریق شجرهنامه به یکی از ائمه (علیهم السلام) متصل گردد.
در سلاسل و طرق عرفانی نیز چنین است که باید حتما مشایخ هر طریقی از شیخ قبل از خود اجازهی ارشاد و دستگیری داشته باشند تا به یکی از ائمه برسند این مطالب را به تفصیل در همان رسالهای که به عرض رساندم آوردهام ولی در اینجا بهطور مختصر این مطالب را تحریر نمودم ...»