هو الحیّ
******
«... از اصل مطلب بسیار دور افتادم. البته درمورد مطلبی که وارد آن شدم رسالهای مفصل به نگارش درآوردهام به نام «حکمت حیّ» که در آنجا به بررسی و تحلیل علم حیّ و عمل حیّ پرداختهام و تاثیرگذاریِ آنها را بر روی قلب نیز به تفصیل یادآور شدهام.
اکنون مطلب را همینجا رها کرده و بر سر اصل مطلب بازمیگردم.
________________________________
نکاتی را درمورد سلسلۀ جلیلۀ شوشتریه متذکر شدم و دو نکته را بیان داشتم اکنون به بیان بعضی نکات دیگر میپردازم و این بحث درمورد سلسله را نیز به پایان میرسانم، اگرچه قبلا متذکر شدم که رسالهای مفصل نیز درمورد شرح احوال این سلسلۀ جلیله به نگارش درآوردهام.
نکتۀ سوم: اینکه ما این سلسله را سلسلۀ مرتضویۀ رضویۀ شوشتریه نامیدهایم، وجه تسمیۀ آن روشن است.
مرتضویه است برای اینکه این سلسله نیز مثل بیست و چهار خواهر دیگرش، به حضرت قطب العارفین و یعسوب الدین و خلیفة رسول رب العالمین، علی بن ابی طالب (صلوات الله و سلامه علیه) میرسد، و در اسلام تمامی سلاسل طریقتی ناچار باید به این بزرگوار ختم شده و سرّ ولایت را از او بگیرند، و روح ولایت از طریق اوست که در جسم تمامی سلاسل دمیده شده است و همۀ سلسلههای عرفانی در اسلام از ناحیۀ روحانیت آن حضرت زندهاند، و از طریق ایشان به نقطۀ حقیقت اتصال مییابند که روحانیت رسول اعظم اسلام، حضرت محمد بن عبدالله (صلوات الله علیه و آله) است.
اینکه این سلسله را رضویه نامیدهایم، بهخاطر این است که این سلسله مثل سیزده سلسلۀ دیگر، به معروف کرخی ختم شده و از طریق معروف به مولایمان، حضرت امام علی بن موسی الرضا (علیه آلاف التحیة و الثنا) اتصال مییابند.
از بیست و پنج سلسلۀ عرفانی که در اسلام وجود دارد چهارده سلسلۀ آن به سلاسل معروفیه موسومند چرا که آخرین حلقۀ اتصال آنها به امام معصوم، معروف کرخی است.
بالاخره این سلسله را شوشتریه مینامیم برای اینکه این سلسله از قطب الدین نیریزی فارسی دو شعبه میشود. یکی سلسلهای است که از سوی شاگردش سید محمد بیدآبادی ادامه یافت، و دیگر سلسلهای که از سوی شاگرد دیگرش، یعنی ملاقلی جولا ادامه پیدا کرد، و از آنجا که ملاقلی شخصی گمنام است و اولین و شاخصترین شخص بعد از سید کاشف، سید علی آقا شوشتری است، لذا این سلسله را به اعتبار وجود ایشان، شوشتریه مینامیم.
مطلب را درمورد سلاسل به پایان میرسانم و موکول مینمایم به جای خودش، و شرح زندگی خود را پی میگیرم»