نشر آثار حضرت علامه مروجی سبزواری شاگرد برجسته ی شیخ علی پهلوانی
💠 بسم رب فاطمة 💠 **************** نشر آثار حضرت علامه ذوالفنون آیت الحق شیخ عبد الحمید مروجی سبزواری شاگرد برجسته ی شیخ علی پهلوانی رحمة الله علیه _____________________ به دست باد سپردم عنان راحله را بدان امید که یابم نشان قافله را وصال مجلس دریادلان میسر نیست مگر به باره ی خون طی کنیم فاصله را ______________________ در حال حاضر این وبلاگ با هیچ کانالی در پیام رسانها در ارتباط نمی باشد.
اینکه در روایات شنیده اید که این درخت طوبی شاخه هایش در خانه های شیعیان امیرالمؤمنین هستند، اینقدر این شاخه هایش پراکنده شده که دیدند در خانه های شیعیان هست.
شاخه های درخت فرعی از درخت هستند، شاخه اصل نیست، تنه اصل است، شاخه ها فروعات هستند، انشعاباتند، آن برای این است، که شیعیان در مقام محبت کلی نیستند، در مقام انس کلی با ذات الله نیستند، اینها هر کدام شان یک محبت جزئی، با یک جهت خاص از اسماء الله اتصال دارند و لذا شیعیان هر کدام صاحب محبت جزئیه هستند .
اینکه در خانه های شیعیان امیرالمؤمنین علیه السلام، است به خاطر اینکه ما با خود اسم الله به طور مستقیم نمی توانیم اتصال پیدا کنیم، ما با مظهر الله می توانیم اتصال پیدا کنیم، مظهر الله روح مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام است. چون روح مقدس حضرت به مقام اسم الله رسیده است، به مقام قرب الله رسیده، و لذا آن انس و محبت کلی در قلب علی علیه السلام ایجاد شده، هر کس بتواند با وجود مقدس علی علیه السلام یک اتصال نورانی و روحانی پیدا کند، این هم از آن محبت و از آن طوبی یک بهره ای دارد، لذا این است که می گویند شاخه هایش در خانۀ شیعیان است.
ما با خود اسم الله نمی توانیم اتصال پیدا کنیم، کار ما نیست، انسان نمی تواند روحش آنقدر قوت و قدرت داشته باشد که با خود اسم الله اتصال پیدا کند، ما با مظهر الله می توانیم اتصال پیدا کنیم، که مظهر الله امیر المؤمنین علی علیه السلام هست، روح ایشان است. هر کسی که بتواند یک اتصال قربی و روحانی با روح علی علیه السلام، برقرار کند این انسان از طوبی بهره ای دارد، یک رشته ای از محبت کلیه را دارد، یک شاخه و یک فرعی از آن انس کلی را دارد. در خانۀ غیر شیعیان نیست، چون عرض کردیم آنها که نمی توانند با الله اتصال پیدا کنند، از روحانیت علی علیه السلام هم بریده هستند، بنابراین آنها از طوبی بهره ای ندارند، از آن محبت کلی بهره ای ندارند، آنها از طوبی بریده هستند.
در بهشت یازده چشمه وجود دارد که در قرآن از آن نام برده که چهار تای آنها از متقین هست که :
« مثل الجنة التی وعد المتقون»؛ مثل جنتی که به متقون وعده داده شده؛ یعنی جنت متقین. سوره محمد آیه 15
بهشت متقین اینگونه است:
« فیها أنهار من ماء غیر آسن»
آنجا چشمه ای دارد که آب آن هرگز گندیده نمی شود.
« و أنهار من لبن لم یتغیر طعمه »
آبی و چشمه ای وجود دارد از شیر که هیچگاه طعم آن تغییر نمی کند.
انهار و جویهایی از شیر وجود دارد که طعم آن هرگز تغییر نمی کند.
« و أنهار من خمر لذة للشاربین»
و چشمه ها و جویهایی از شراب که لذتی است برای نوشندگان.
« و أنهار من عسل مصفی »
و جویهایی از عسل.
بنابراین در بهشت چهار چشمه است برای متقین. یک چشمه آب است. یک چشمه شیر است؛ یک چشمه شراب است و یک چشمه عسل.
بعد دوتا از این جویها و نهرها برای اهل خوف است که فرمود:
« و لمن خاف مقام ربه جنتان » آیه 50 سوره الرحمن
کسانی که از مقام پروردگارشان بترسند دو تا بهشت دارند:
« فیها عینان تجریان»
در این بهشت دو نهر جاری است.
پس اهل خوف دارای دو چشمه یا دو نهر در بهشت هستند.
این شش تا.
بعد دوتا از اهل یمین که می فرماید:
« فیها عینان نضاختان » آیه 66 سوره الرحمن
در بهشت اهل یمین دو چشمه وجود دارد که اینها جوشنده است.
سه چشمه دیگر هم وجود دارد: کافور؛ زنجبیل؛ تسنیم.
یک چشمه ای هست که از همه بزرگتر است به نام کوثر.
کوثر اصل همه ی آن یازده چشمه است. یعنی آب همه ی آن رودخانه های کافور و زنجبیل و تسنیم و شیر و آب و عسل و همه ی آن یازده چشمه ای که در قرآن از آنها نام برده شده همه ی آنها از چشمه ی کوثر تأمین می شود.
همانطور که یازده امام اصل وجودشان زا از حضرت زهرا دارند در بهشت هم این یازده رودخانه از کوثر تأمین می شوند.
این یازده رودخانه مقام است.
آب مقام است؛ این که می گویند آب مهریه ی حضرت زهراست یعنی حضرت زهرا با اسم« الحیّ » اتحاد دارد.
درخت طوبی مهریه ی حضرت زهراست یعنی حضرت زهرا در مقام انس کلی هست. این یازده رودخانه هم به معنای مقام است؛ یعنی کسانی که به یک مقام خاص رسیده باشند؛ یعنی به مقام حکمت رسیده باشند از جوی شیر بهره مند هستند. به همین ترتیب. آنهایی که به مقام عشق کلی که ناشی از ترشح وجود مطلق است، رسیده باشند از رحیق مختوم یا شراب بهره مند هستند.
هر کدام از این یازده تا، مقام هست که اصل آنها کوثر است. البته « و جعلنا من الماء کل شیء حی» همه چیز زنده از آب است؛ همانطور که در این دنیا، حیات ، از روحانیت حضرت زهرا تأمین می شود، یعنی حیات از آب تأمین می شود؛ حیات کل موجودات عالم از ملائکه، انسانها و نباتات و حیوانات و جمادات و همه از روحانیت فاطمی تأمین می شود و در قیامت و در بهشت هم که یازده رودخانه است که انگار همه ی بهشت از این رودخانه ها سرسبز می شوند؛ این رودخانه ها از کوثر یعنی از اصل روحانیت زهرا تأمین می شوند و سرچشمه می گیرند؛ اصل این رودخانه ها کوثر است که کوثر، حضرت زهراست؛ بنابراین یعنی تمام امور قیامت و بهشت همه تحت عنایت و اشراف حضرت زهرا سلام الله علیهاست..
هم در دار دنیا هم در بهشت؛ تمام حیات از روحانیت فاطمی ترشح می شود؛ بنابراین همانطور که ایشان در این دنیا اشراف کلی و احاطه ی تام و جامع بر همه ی موجودات عالم دارند و حیات آنها را تأمین می کنند در قیامت هم تمامی موجودات و انسانها همه ی آنها را حضرت زهرا روحانیت فاطمی دارد حیات آنها را تأمین می کند.
این یازده رودخانه ای که در بهشت هست و اصل آنها کوثر است و اینها دارند از کوثر آب خودشان را می گیرند پس معنا اینست که بهشت و حیات اخروی همه از حضرت زهرا سلام الله علیها تأمین می شود. بنابراین ایشان احاطه ی تام و جامع دارد بر افاضه ی حیات بر موجودات دنیا و بر عالم قیامت.
در آنجا فرمود یازده تا در اینجا فرمود چهار تا.
کوثر، روح آن یازده رودخانه است. یا سرچشمه ی آن یازده تا یا روح آن یازده تا. کنایه از آنست که حیات در بهشت از روحانیت فاطمی ترشح می شود و همه ی موجودات بهشتی یعنی درختها، انسانها حتی اجنه و هرکسی که وارد بهشت می شود تحت روحانیت فاطمی زندگی می کنند و باقی هستند.