بسم ربّ العالمین
**************
🔷 ما در توضیح عالم مثال گفتیم که یک انسان در آنجا وجود دارد که وجودش شامل جمیع انسانها از ازل تا ابد است و همچنان که یک مرد، صدها میلیون اسپرم که هر کدام یک انسان بالقوّه است در بدنش وجود دارند، آن آدم مثالی هم چنین است که وجودش شامل همهی انسانهایی است که بودهاند و هستند و میآیند.
⬅️ لذا او بسان پدر است و انسانها فرزندان او هستند. البته آن انسان در عالم مثال، ملکوتی و مجرد از مادّه است، و انسانهایی که در وجود او مندمج هستند نیز ملکوتی و مجرد از مادّهاند. اکنون آن آیات را توضیح میدهیم.
( وَ إذ أخَذَ رَبُّکَ مِن بَنی ءَادَمَ مِن ظُهُورِهِم ... ) اعراف آیات 172 و 173
❇️ (و یاد آر زمانی را که پروردگار تو از اولاد آدم، از پشتها و اصلاب ایشان، تمامی ذرّیّهی ایشان را بیرون کشید و پیش روی خود حاضر کرد و ایشان را «شاهد» بر «خودشان» نمود و از آنها اقرار گرفت که: «آیا من ربّ شما نیستم؟» همگی آنها اقرار و اعتراف کردند که: «بله ما شهادت میدهیم که تو ربّ ما هستی».
خداوند این اقرار و اعتراف را از شما گرفت که مبادا چون به عالم دنیا رفتید و در آنجا رب دیگری اختیار کردید، یا برای خدا در ربوبیتش شریک گرفتید، بعد در روز قیامت بگویید: ما از ربوبیت منحصرهی تو غافل بودهایم، یا بگویید: پدران ما نسبت به ربوبیت منحصرهی تو شرک ورزیدند و ما هم بعد از ایشان فرزندان همان پدران مشرک بودیم، پس روش آنها را دنبال کرده و مشرک شدیم. حال آیا میخواهی ما را به خاطر شرک و تباهکاری آنها هلاک سازی؟)
✅ آنجا که میگوید: «زمانی که پروردگار تو، ذرّیهی اولاد آدم را از پشتهای آنها گرفت»، معنایش این است که: «زمانی که خداوند ذرّیّهی اولاد آدم را از پشتها و اصلاب ایشان بیرون کشید و پیش روی خود حاضر کرد»، و این معنا اشاره به عالم مثال است و انسان مثالی که گفتیم.
🔆 در عالم مثال، یک انسان کلی و جامع و ملکوتی و مجرد وجود دارد که وجودش شامل جمیع انسانها است از ازل تا ابد. در اینجاست که همچنانکه یک قاضی طرفین یا اطراف دعوی را در محکمه و نزد خود حاضر میکند، خدا هم با نزول دادن آن وجود واحد عقلی که انسانها با غیر انسانها آمیخته بودند، و در آن عالم عقل، انسان و اسب و درخت و سنگ و آب یکی بودند، و رساندن آن وجود به مرحلهی مثالی، انسانها را از غیر انسانها جدا کرد و جمیع آنها را از ازل تا ابد پیش روی خود احضار نمود.
⬅️ لذا منظور از «آدم» در آیه، آن آدم مثالی است و منظور از «بنی آدم» تمامی انسانهایی است که در آن آدم مثالی مُندمج و مکنونند و آنها به منزلهی اولاد آدمند.
✅ همچنین منظور از اینکه میگوید: «از پشتها و اصلاب اولاد آدم، ذرّیات آنها را بیرون کشید» کنایه از این است که تمامی انسانها از آغاز آفرینش تا انتهای آفرینش(که آفرینش نه آغاز دارد نه انجام و انتها)، در پیش خدا حاضر شدند و احدی از قلم نیفتاد.
🔍 البته معلوم باشد که انسانها در آن انسان مثالی به نحو اجزاء نیستند و چنین نیست که در درون آن انسان واحدِ مثالی، مثلاً صدمیلیارد انسان جا گرفته باشد، چنانکه صدها میلیون اسپرم در درون کیسۀ منی مرد جا گرفته اند. بلکه یک وجود واحد است که همین وجود واحد و بسیط و بیجزء، شامل جمیع انسانها است، و چنانکه وجود واحد و بسیط و بدون جزءِ عقل اول، شامل جمیع موجودات بود اعم از ملائکه و انسانها و حیوانات و نباتات و جمادات، همچنین وجود واحد و بسیط و بدون جزءِ انسان مثالی، شامل جمیع انسانها است. لذا وقتی خداوند همین انسان را از عقل اول بیرون بکشد و در عالم مثال حاضر کند و بدو متوجه شود، چنین است که جمیع انسانها را و ذریّات آنها را حاضر کرده و متوجه آنها شود.