*خصوصیات یک قافله ی حج* قسمت پنجم
بسمک یا نعم الرفیق
****************
راحله:
🔸راحله، وسیلۀ سواری است که بر آن سوار میشوند و راه حج را طی میکنند و معمولاً شتر راحله و وسیلهی حرکت و سواری بوده است.
⁉️ ولی در آن قافله معنوی و روحانی و قافلۀ اخوان الصفا راحله چیست؟
✅ راحله در آن قافله، صبر و بردباری است.
🔹 به طور کلی سیر الی الله دارای رنجها و مشکلات فراوان است. سالکی که قصد قطع تعلقات دنیوی میکند و روی به سوی خدا میآورد از همان اولین قدم با مشکلات فراوان روبرو میشود. و از چهار جانب مشکلات به سوی او وارد میشوند: از جانب خودش، از جانب مردم، از جانب شیطان و از جانب خدا.
🔸بطور کلی رسیدن به مقصد لازمهاش این است که مسافر، مبدأ را ترک گوید. حال اگر انسان عزم کند که دنیا را ترک کند و به سوی خدا برود:
🔻در مرحله اول، نفسش یعنی «خود»ش با او به جنگ برمیخیزد. زیرا نفس انسان در اثر ماندن در دنیا به دنیا و لذتهای دنیا عادت کرده و به دنیا دل بسته است.
🔻در مرحله دوم، مردم او را به استهزاء و تمسخر میگیرند و دیوانه و مجنونش میخوانند و حتی خانواده و همسر و فرزندانش با او بر سر ناسازگاری در میآیند. بالاخره مردم کسی را خواهانند که مثل خودشان غرق در کارهای دنیا و لهویات و امثال اینها باشد. همینکه ببینند کسی در رفتارهایش محدودیت ایجاد کرد و بیشتر در کار عبادت و ریاضت و تهذیب و تزکیه روزگار میگذراند مسلم است که مردم با چنین کسی از در ناسازگاری در میآیند.
... حال اگر انسان عزم کند که دنیا را ترک کند و به سوی خدا برود:
🔸 در مرحله سوم، شیطان مانع حرکت او به سوی خدا میشود و چنانکه قسم خورده است که همهی اولاد آدم را گمراه کند، با او بر سر جنگ برمیخیزد و مشکلات زیادی بر سر راهش ایجاد میکند. عجیب این است که چون انسان عزم حرکت به سوی خدا را میکند، مشکلات جدیدی را بر سر راهش میبیند که تا آن زمان این طور مشکلات برایش پیش نیامده بود.
🔻تا قبل از ورود به راه در عبادتهایش احساس شوق و گرمی میکرد ولی حالا با آنکه پا در راه گذاشته احساس سردی و بیرغبتی میکند. مثلاً تاکنون مرتب نماز شب میخوانده اما حالا میلی به خواندن نماز شب ندارد.
🔺این امور به جهت آن است که تاکنون شیطان، او را مشتاق به نماز شب میکرده و او با خود می اندیشد که من هستم که نماز شب میخوانم و سایر مستحبات را به جا میآورم. اما حالا که حالت یقظه برایش پیدا شده و از خواب غفلت بیدار شده و فهمیده که عمری را در غفلت از خدا به سر برده و لذا از عمر بر باد رفتهاش توبه میکند، در اینجاست که شیطان به حال خود رهایش میکند و او متوجه میشود که دیگر برای تهجّد و شب زنده داری موفق نمیشود و ...
🔹 و بالاخره در مرحله چهارم، این خداست که چندان انسان را در میدانهای بلا و امتحان بیفکند تا افراد سست عنصر جدا شده و افراد زبده و قوی اراده بتوانند به آخر کار برسند.
لذا میفرماید: ( ان یمسسکم قرح ... ) - آل عمران۱۴۰ و ۱۴۱
(... ما این ایام مصیبت و بلا را بین مردم دور میدهیم تا اینکه برای خدا مشخص گردد کسانی که ایمان آوردند و ... )
▪️پس فلسفه وجودی بلاها دو چیز است: جدا شدن مؤمنین از غیر مؤمنین، و نیز خالص شدن مؤمنین است.
🔹 چون معلوم شد که سالک وقتی پای در راه میگذارد از نواحی و جوانب مختلف بر او بلاها و مصیبتهایی وارد میشوند، اکنون میگوییم که تنها مَرکب و وسیلۀ حرکت سالک به سوی خدا که میتواند او را از میان بلاها گذر بدهد و به مقصد برساند، صبر و استقامت است. اگر سالک بخواهد با رسیدن هر بلا و رنجی شروع به بیتابی و بیقراری و جزع و فزع کند، به هیچ جا نمیرسد.
🔸 لذا قرآن میفرماید: (ام حسبتم ان تدخلوا الجنة ...) - آل عمران ۱۴۳- (آیا میپندارید که داخل بهشت میشوید، در حالی که هنوز برای خدا مشخص نشدهاند کسانی که مجاهده میکنند و کسانی که صبرکنندگان هستند).
🔺 در این آیه اساس حرکت به سوی کمال دو چیز معرفی شده است: یکی مجاهده و دیگری صبر. انسان باید از یک طرف با نفس اماره و شیطان وارد مبارزه جدی شود و از طرفی در این مجاهده صبر و خویشتنداری کند تا به مقصد برسد.
🔸 چنانکه قبلاً گفتیم همانطور که یک کاروان جسمانی به سوی حج به راه میافتد که مبدأش شهری است که حاجی در آن زندگی میکند و مقصدش خانه کعبه است، و زاد و توشه حاجی در این سفر، آب و نان است و مرکبش و راحلهاش شتر ، همچنین یک کاروان روحانی که متشکل و گرد آمده از ارواح و قلبهای حجاج است به سوی حج به راه میافتد که مبدأش دنیا و عالم مادّه است و مقصدش ذات خداست، و زاد و توشه حاجی در این سفر علم توحید و عمل صالح و به عبارت دیگر ایمان و تقواست، و مرکب و راحلهاش صبر است و استقامت.
🔹 یعنی با توجه به آنچه گفتیم با فضیلتترین نوع سفر حج، آن سفری است که به سختترین شکل برگزار شود و حاجی اعمال و مناسک را به همان گونۀ سخت به جا آورد، و آنگاه بر سختی آنها صبر و استقامت کند و پرهیز خود را نشکند، اگر چنین بود، امید آن میرود که چون خداوند ببیند بندهاش در راه او آن همه سختیها و مرارتها را به جان خریده و هیچ بیصبری از خود نشان نداده، حج او را قبول کند و او را به درگاه خودش راه دهد و آن کاروان روحانی را به مقصد حقیقی خودش برساند و این کاروان را از عنایات خاصه خودش برخوردار بنماید.
*************************
حضرت علامه مروجی سبزواری
سلسله بیانات اسرار حج