🌠 مرآت ذات 🌠

نشر آثار حضرت علامه مروجی سبزواری شاگرد برجسته ی شیخ علی پهلوانی

🌠 مرآت ذات 🌠

نشر آثار حضرت علامه مروجی سبزواری شاگرد برجسته ی شیخ علی پهلوانی

🌠 مرآت ذات 🌠

💠 بسم رب فاطمة 💠
****************
نشر آثار حضرت علامه ذوالفنون
آیت الحق
شیخ عبد الحمید مروجی سبزواری
شاگرد برجسته ی شیخ علی پهلوانی رحمة الله علیه
_____________________
به دست باد سپردم عنان راحله را
بدان امید که یابم نشان قافله را
وصال مجلس دریادلان میسر نیست
مگر به باره ی خون طی کنیم فاصله را
______________________
در حال حاضر این وبلاگ با هیچ کانالی در پیام رسانها در ارتباط نمی باشد.

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با موضوع «زلف و خال و عالم کثرت و عالم احدیت» ثبت شده است

بسمک یا سمیع و یا بصیر

********************

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را

به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

________________________________

ترک عبارت است از معشوق که با چهره ی جلالی ظهور می کند. در اصطلاح عرفا به او می گویند ترک.

شیراز در واقع عالم لاهوت است.

آن ترک شیرازی، یعنی آن معشوقه ی ما که به حالت قهر غضب با ما مواجه می شود؛

چون قوس رجوع با اسماء جلال هست و سالک را که می خواهند از این عالم برگردانند به عالم دیگر، خداوند با اسماء جلال بر او ظهور می کند، خداوند با سالکان با اسماء مُلک و قهار و قابض ظهور می کند بخاطر همین است که خیلی وقتها سالکان قبضهای شدید پیدا می کنند و مشکلات روحی و جسمی زیادی اینها بخاطر همین است که در سیر رجوعی قرار گرفته اند؛

لذا وقتی خداوند با چهره ی جلالی با سالکان مواجه می شود می گویند ترک شیرازی. 

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را

اگر معشوق ما با ما مهربانی کند و ما را از خودش دور نکند و با جمال با ما برخورد کند و روی خوش به ما نشان بدهد، قسم به خال او که من سمرقند و بخارا را می بخشم.

میرسید علی همدانی می گوید:

« هرگاه اسم دو شهر را بیاورند، منظور دنیا و آخرت است.»

یعنی قسم به خال او که من دنیا و آخرت را می بخشم.

نه به دنیا توجه می کنم نه به اخری.

____________________________

معمولا یک زلف هست و یک خال.

زلف، عالم کثرات است. عالم کثرات را از چندین وجه با زلف مشابهت است.

زلف، بلند و دراز است؛ عالم امکان هم خیلی وسعت دارد و گسترده است.

زلف، کثیر است؛ زیاد است؛ عالم آفرینش هم موجودات، خیلی زیاد و متکثرند.

زلف، سیاه است؛ عالم امکان هم سیاه است. عالم ممکن الوجود است و امکان یعنی فقر و نداری؛ 

فقر الوجه سواد الوجه فی الدارین.

فقر، سیاه رویی است.

سیه رویی ز ممکن در دو عالم

جدا از هم نشد الله اعلم

جهت چهارم شباهت اینست که زلف چون پیچ در پیچ و مجعد است، زیباست؛ عالم آفرینش هم زیباست.

شباهت پنجم اینست که اگر چیزی در میان زلف بیفتد، گیر می کند؛ مثلا فرض کنید پر کاهی در هوا می چرخد، در میان زلفها بیفتد، گیر می کند. انسان هم پایش در این عالم گیر است؛ مخصوصاً در عالم دنیا گیر کرده و نمی تواند خودش را از این عالم در بیاورد.

منظور از زلف، عالم امکان است.

منظور از چهره، عالم اسماء و صفات است؛ عالم واحدیت.

در عالم واحدیت، کثرت اسمائی هست؛ اسم سمیع بصیر حیّ در عالم هست؛ در چهره هم هست؛ صفت سمیع بودن و بصیر بودن، اینها در چهره هم هست؛ ولذا وجه الله هم هست.

این که عالم واحدیت را می گفتیم وجه الله، چهره هم همین است؛ منظور از چهره، عالم واحدیت است.

شباهت ششمی هم هست بین زلف با عالم.

همانطور که زلف روی صورت بریزد صورت و وجه را می پوشاند؛ عالم امکان هم وجه الله را پوشانده است.

اگر زلف روی صورت بریزد حجاب می شود و نمی توان چهره را دید؛ عالم آفرینش هم به گونه ای است که کثرات عالم روی آن وحدت را گرفته اند و وحدت در باطن است و انسان نمی تواند آن وحدت را ببیند.

خال، عالم احدیت است که در بطن عالم واحدیت قرار گرفته است.

پس بنابراین زلف هست که کنایه از عالم ممکنات است؛

چهره، کنایه از عالم واحدیت و اسما و صفات است؛

و خال هست که کنایه از عالم احدیت و وحدت صرفه است.

اگر معشوق من که همیشه با من به حالت سخت برخورد می کند از این حالت رو برگرداند و بامن مهربانی کند من به همان خال هندویش، به مرتبه ی  احدیت ذاتش، قسم می خورم که سمرقند و بخارا یعنی دنیا و آخرت را رها کنم و به هیچکدام آنها توجه نکنم.

رابعه ی عدویه از زهاد اول اسلام است و معاصر حسن بصری بوده؛ در بصره زندگی می کرده؛ دعایی دارد که می گوید :

« خدایا دنیا را به دشمنان خودت ببخش و آخرت را به دوستانت و خودت برای من بمان.»

 

بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت

کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را

********************** 

حضرت علامه مروجی سبزواری

شرح اشعار حافظ

۰ نظر ۰۳ مرداد ۹۷