🌠 مرآت ذات 🌠

نشر آثار حضرت علامه مروجی سبزواری شاگرد برجسته ی شیخ علی پهلوانی

🌠 مرآت ذات 🌠

نشر آثار حضرت علامه مروجی سبزواری شاگرد برجسته ی شیخ علی پهلوانی

🌠 مرآت ذات 🌠

💠 بسم رب فاطمة 💠
****************
نشر آثار حضرت علامه ذوالفنون
آیت الحق
شیخ عبد الحمید مروجی سبزواری
شاگرد برجسته ی شیخ علی پهلوانی رحمة الله علیه
_____________________
به دست باد سپردم عنان راحله را
بدان امید که یابم نشان قافله را
وصال مجلس دریادلان میسر نیست
مگر به باره ی خون طی کنیم فاصله را
______________________
در حال حاضر این وبلاگ با هیچ کانالی در پیام رسانها در ارتباط نمی باشد.

طبقه بندی موضوعی

۸ مطلب با موضوع «اسرار حج» ثبت شده است

#مظاهر مراتب ذات خدا
#در روی زمین
#علامه مروجی سبزواری

⬅️ با توجه به اینکه:
صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی،
تمامی موجودات، ملکوتی دارند،
و مراتب چهارگانه ی ذات خدا،
در عالم طبیعت و ماده، مظهری دارند.

#مظهر
یعنی وجود رقیق شده و ضعیف شده، مثل نور خورشید که در سطح طبیعت، پهن است.

👈 باید دانست که آن چهار مرتبه در #وجود آدمی هم تجلی و ظهور دارند.
یعنی مرتبه ای از وجود آدمی هست که مرتبه ی لا اسمی و لا رسمی هست؛ مرتبه ای هست که #احدی است؛ مرتبه ی دیگر وجود دارد که #واحدی است و بالاخره مرتبه ای هست که مظهر مرتبه ی #اعیان‌ثابته است.

⬅️ مرتبه ی اطلاق صرفه و لا اسمی و لا رسمی، در روی سطح زمین هیچ مظهری ندارد، بلکه در کل عالم آفرینش مظهر ندارد. زیرا هر موجودی غیر از خدا محدود است. در حالیکه آن مرتبه از ذات خدا چنان نامحدود و بی قید است که حتی قید بی قیدی هم بر نمی تابد.

⬅️ مرتبه ی احدیت ذات که دارای چهار رکن است، مظهرش در عالم طبیعت، خود #خانه‌ کعبه است که دارای چهار طرف است و هر طرف، مظهر یکی از ارکان احدیت است.

هیچ انسانی قدرت ورود به این مقام را ندارد. فقط کسی می تواند به این مرتبه برسد که خصوصیات این مرتبه را پیدا کند.
و از طرف دیگر مجمع تمامی اوصاف و کمالات وجودی باشند. از ناحیه ی سوم دارای جمیع #اوصاف‌ جمالی باشد و از طرف چهارم دارای #اوصاف‌ جلالی باشد. ( و در اصطلاح، #مجمع‌ البحرین باشد )

فقط یک نفر قدرت ورود به این منطقه ممنوعه را پیدا کرد و او #محمد بن‌ عبدالله بود.

که صاحب #مقام‌ ولایت‌ کلیه ی مطلقه گردید و این نور ولایت مطلقه و لوای احدیت را به پسر عمویش سپرد و دخترش را به او تزویج نمود.

آن نور ولایت مطلقه از روح آن شوهر به روح این زن منتقل شد و این زن در اثر #مظهریت‌ تامه نسبت به #نفس‌ کل و حضرت #جبرئیلی آن نور واحد و مطلق را متکثر ساخت و به یازده قسمت تقسیم نمود .

⬅️ مرتبه ی دیگر از ذات خدا، مرتبه #واحدیت است. که مرتبه ی #اسما و صفات متکثر و فراوان است.

هرکس دنیا و تعلقات دنیا را ترک گفته باشد و لذت های آن را بر خود حرام کرده باشد و احرام رحیل به کوی دوست بسته باشد، بالاخره وارد حریم او می شود. و با یک یا چند تا از اسما و صفات او متصل می شود و به آرامش خود دست می یابد.

👈مظهر این مرتبه ی واحدیت، در عالم طبیعت،
#مسجدالحرام است که آخرین نقطه حرکت حاجیان است.

در مرتبه ی واحدیت، اسما و صفات بسیار وجود دارند که هر کدام بابی هستند که انسان سالک از این ابواب می تواند وارد ذات خدا شود.

در مسجدالحرام نیز درهای متعددی وجود دارد که حجاج از این درها وارد مسجدالحرام می شوند.

⬅️ بالاخره آخرین مرتبه از ذات خدا که مرتبه ی عرش یا اعیان ثابته و صور علمی موجودات است، مظهرش در روی زمین، #شهر مکه است.

ادامه دارد...

۰ نظر ۱۰ بهمن ۹۸


نکته ای بسیار کلیدی و مهم.

درک حقیقی
و حتی ادراک شهودی این حقیقت
راهگشای معرفت حقیقی است.

معرفت قلبی نسبت به دین داشتن؛
معرفت قلبی نسبت به اهل بیت؛

معرفت قلبی نسبت به قرآن؛
معرفت قلبی نسبت به اولیای الهی داشتن؛

و بسیاری معرفتهای دیگر که زاد و توشه ی مسیر صعب و مستصعب ولایت اند.

در آن نیک تأمل و تدبر فرمایید.

👈 ألمعرفةُ بذر المشاهدة

🙏 ادمین

🌅👈 علامه‌ذوالفنون
🌅👈 مروجی‌سبزواری
🌅👈معرفت‌قلبی
🌅👈معرفت‌عقلی

👈روش‌معرفتی‌عقل
با
روش‌ معرفتی‌ قلب
خیلی فرق می کند.

عقل یک موجودی است که اگر مطلوبش را هم نبیند، می تواند درباره آن حکم بدهد.

فرض کنید مثلاً اینجا که هستیم، صدای بچه های بیرون را می شنویم ولی آنها را نمی بینیم. اینجا عقل‌ حکم‌ می‌دهد می گوید: صدای بچه ها می آید، پس بچه ها آنجا هستند؛ ما نمی بینیم.

عقل موجودی است که از روی معلوم به مجهول می رسد.
بیاید بگوید که در دور، در فاصله 2 کیلومتری اتاقی هست، در ِ آن اتاق باز است؛ پنجره اش باز است؛ من می توانم ببینم در آن اتاق آتش روشن است.
من الآن می گویم در آنجا آتش روشن است؛ هرکجا آتش باشد گرما هست؛ پس در آن خانه گرما هست.

گرما را که احساس نمی کنم، اما عقل‌ حکم‌ میدهد که گرما هست.

عقل کارش همین است.
از معلوم‌ به‌ مجهول
پی می برد.
از علت‌ به‌ معلول
از معلوم‌ به‌ مجهول
از معلوم‌ به‌ علت‌ مجهول

کار عقل همین است.

اما قلب اینگونه نیست.

قلب‌ برای‌ معرفت‌ باید ببیند .
باید مشاهده‌ کند.

این است که ما از لحاظ معرفت‌ عقلی کاملیم. یعنی تا حد زیادی ما خدا را از لحاظ عقلی می شناسیم.
تمام آن مقدماتی که برای محبت لازم است، اینها را به علم‌ عقلی می دانیم؛ ولی خدا را دوست نداریم.

این بدان دلیل است که :

اصل مطلب را
عقل‌ تصدیق‌ می‌کند
که خدا یک موجود دوست داشتنی است؛ یعنی عقل می گوید : « بله خداوند مُفیضُ الوجود است و دائماً دارد بر وجود تو، وجود افاضه می کند؛ پس وجود تو را دارد ادامه می دهد.

هر وجودی که باعث ادامه یافتن وجود بشود؛ دوست داشتنی است؛ پس خدا دوست داشتنی است؛ پس تو خدا را دوست داری. »

همه اینها را عقل قبول می کند.
منتهی من الآن اگر به خودم رجوع کنم؛ به خودم برگردم؛ می بینم آیا خدا را دوست دارم یا نه؟ می بینم ندارم.

عقل قبول می کند که خداوند یک خصوصیاتی دارد که بخاطر آن خصوصیات دوست داشتنی است؛ ولی می بینیم ما خدا را دوست نداریم.

می بینیم دنیا را بیشتر از خدا دوست داریم؛
پولمان را بیشتر از خدا دوست داریم.

اینها سرّش در این است که مسأله ی دوست داشتن، کار قلب است و اینکه ما می گوییم:
معرفت‌ علت‌ محبت است؛
معرفت‌ قلبی
علت‌ محبت‌ قلبی است.
چون محبت، کار قلب است.
دوست‌ داشتن‌ کار قلب است.دوست داشتن کار عقل نیست.

عقل روی مبانی خودش حکم می دهد که خدا اینجور و آنجور است؛ پس یک موجود دوست داشتنی است ولی...

دوست‌ داشتن و متنفر بودن کار عقل نیست.
خوف‌ و ترس کار عقل نیست.
شوق‌ و امید داشتن کار عقل نیست؛ همه اینها کار قلب است.

یعنی من در قلبم مشتاقم؛
در قلبم خائفم؛
در قلبم دوست دارم؛
در قلبم تنفر دارم؛
اینها همه امور قلبی است.

نمی شود که مقدمه‌ عقلی باشد؛نتیجه‌ قلبی.
یعنی عقل ثابت کند که اسباب محبت در او هست؛ بعد من در قلبم خدا را دوست بدارم؛
این‌ نمی‌شود.

۰ نظر ۰۶ دی ۹۸

👈👈 مطلبی بسیار عرشی،
مهم
پایه و اساس

عالم_ذر

هرچند مطلب کمی طولانی است ولی لازم است دقت کافی را در مطالعه و فهم آن بکار گیرید.

👇👇👇

مطلبی بسیار عرشی
مهم
وزین
قابل تأمل و تعمق فراوان

دوستان اهتمام کافی داشته باشند این حقایق و اسرار عرشی را حتما بایستی با طهارت ظاهری و باطنی مسّ کرد و چشید و ادراک و شهود کرد.

و نکته ی قابل تأمل برای آنها که مأنوس با آیات قرآن هستند این که:
از این آیه به آیات دیگر ورود کنید و مبحث ربوبیت و عهد را از اینجا به جاهای دیگر بکشانید.

بطور مثال:
دعای عهد.
عهد ولایت.

فتدبروا جیّداً

أیّدکم الله فی الدّارین بالخیر و العافیة

👈 ادمین

🌅👈 علامه‌ذوالفنون
🌅👈 مروجی‌سبزواری
🌅👈 عالم_ذر
🌅👈 عقل_اول

👈 اول مخلوقی که خداوند او را آفرید، موجودی بود به نام «عقل اول». که شریعت او را لوح محفوظ، کتاب مکنون، قضا و عرش می خواند.

👈 این مخلوق، اتصال تامّ و بی واسطه به ذات خدا دارد و
وجودش‌ شامل‌ وجود
تمامی‌ موجودات‌ عالم است،
همه موجوداتی که از ازل وجود داشته اند تا ابد.

👈 موجودات در عقل اول نه تنها مجرد از ماده اند، بلکه مجرد از صورتهای‌ مادی هم هستند.

مثلاً درخت، در عقل اول نه ماده دارد، نه شکل مادی، نه آثار ماده مثل رنگ و اندازه و طعم و بو.

👈 موجودات در عقل اول، وجودات متکثر و جدا از هم ندارند.

👈 عقل اول، جزء ندارد و کثرتی در او نیست. بلکه یک وجود واحد است. و وجود واحد عقل‌ اول، وجود واحد همه موجودات است و همه موجودات در آن جا به یک وجود واحد موجودند.

منبسط بودیم و یک گوهر همه
بی سر و بی پا بدیم آن سر همه
یک گهر بودیم همچون آفتاب
بی گره بودیم و صافی همچو آب

👈 این همان مرحله ی « رتق » است که قرآن می فرماید:

« أوَ لم یرَ الذین کفروا أنّ السموات و الأرض کانتا رتقاً ففتقناهما »30 انبیا

(آیا ندیدند کسانی که کافر شدند، اینکه آسمانها و زمین بسته بودند پس باز و گشوده شان کردیم)

یعنی آسمانها و زمین، ملائکه و انسانها، انسانها و حیوانات و نباتات و جمادات یک وجود واحد بودند و جدایی و امتیازی بین آن ها نبود.

۱ نظر ۰۳ دی ۹۸

👇👇👇👇👇👇

بیاناتی عرشی
بسیار مهم
بسیار دقیق
بسیار پایه

در خصوص:
معرفت نورانیت

دوستان عنایت داشته باشند، این مبحث هرچند طولانی است، ولی بخاطر اهمیت آن، و حفظ انسجام آن، یکجا تایپ و ارسال می گردد تا عزیزان اشراف کامل به مفهوم حقیقی و نورانی و روحانی و ملکوتی آن پیدا کنند.

فهم دقیق این مبانی،
ادراک صحیح و عمیق این حقایق
می تواند اسرار بسیاری
را به منظر شهود عارفان وارسته و مهذّب مکشوف سازد.

👇👇👇👇👇👇👇

🌟🌙🌟🌙🌟🌙

دوستان عزیز
هرچند مطلب طولانی است،
ولی بی نهایت مهم و حیاتی است.
توصیه ی حقیر این است که در وقت #بین‌الطلوعین،
در #خلوت و #سکوت و #حضور
این مطالب را مطالعه نموده و در آن تفکر و تأمل نمایید تا اسرار باطنی آن بر قلبتان منکشف گردد و از حظ و بهره ی بی نظیر آن برخوردار و محظوظ گردید

🌟🌙🌟🌙🌟🌙🌟

معرفت نسبت به اولیا دو قسم است:
معرفت‌به‌جسمانیت
معرفت‌به‌روحانیت‌یانورانیت

معرفت به جسمانیت آن است که من بدانم که مثلاً امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف)
نامش مهدی است، و پدرش امام حسن عسکری علیه السلام ایت و مادرش نرجس خاتون سلام الله علیها و از اولاد پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و زادگاهش شهر سامراست و در سال 255 هجری متولد شده است.

اما معرفت به روحانیت، چگونه معرفتی است؟
برای فهم آن باید مقدمه ای ذکر شود:

 از خداوند متعال، یک وجود واحد صادر می شود؛ چنانکه از خورشید، یک نور واحد صادر می شود. این وجود واحد یک وجود لطیف‌ و ملکوتی است و نورانی.

این که می گوییم لطیف و ملکوتی است، برای اینست که مادی نیست، و هرچند در مراتب نازله، خود را در یک بُعد مادی هم ظهور می دهد اما ذاتاً مادی‌ نیست و جنسش‌ مادی‌ نیست.

این که می گوییم نورانی است، برای اینست که همان طور که نور وقتی می تابد، اشیاء را روشن می کند، و آنها را ظاهر می نماید، وجود هم وقتی از خدا صادر می شود، باعث روشن شدن عالم و پدید آمدن موجودات عالم می شود، و باعث خروج موجودات از تاریکی عدم به روشنایی وجود می شود.

خداوند از این وجود واحد، تعابیر مختلفی کرده است. یک جا آن را به « امر » تعبیر می کند:
« و ما أمرُنا إلّا واحدَةٌ » سوره قمر.
( امر ما یک حقیقت‌واحد بیشتر نیست )

یک جا تعبیر به روح می کند:
« قُلِ الرّوحُ مِن أمر رَبّی »
( بگو روح، از امر پروردگار من است)

یعنی آن امر که یک حقیقت واحد بیشتر نیست، روح، همان امر است و همان حقیقت واحد است.

یک جا تعبیر به نور می کند:
« ألله نورُ السّموات و الأرض»
( خداوند، نور آسمانها و زمین است)

خداوند یک‌ حقیقت‌ واحد بیشتر نیست.

و این حقیقت واحد، نور آسمانها و زمین است.

حقیقت‌ واحد همه‌ خداست.
« هُوَ مَعَکُم »
( او با شما ست )

۰ نظر ۲۶ آذر ۹۸

هوالحکیم

 

... یا مردم میخواهند به بهشت بروند ( نمازشان را میخوانند ، روزه شان را میگیرند و ... تا به بهشت بروند ) ، اما بعضی از انسان ها که میخواهند بروند و به خود خدا برسند " یُرِیدُونَ وَجْهَهُ الله " .
یکی از مهمترین چیزهایی که انسان را در رسیدن به خود خدا کمک میکند 《انفاق 》 هست .
انفاق بسیار مسئله مهمی هست ، جهاد با مال ، جهاد عجیبی است ، خیلی وقت ها انسان حاضر است جانش را بدهد ولی مالش را ندهد ، اصلاً اگر کسی توانست بر مال غلبه کند و دلش را از مال بکند ، این انسان دیگر با خدا فاصله ای ندارد ( مسئله مال ) خیلی مهم است ...

**********************************************************************************************

پیاده شده از فایل صوتی اسرار حج

علامه حمید رضا مروجی سبزواری حفظة الله

۱ نظر ۱۹ مرداد ۹۸

دوستان و همراهان گرامی می توانید فایل های صوتی اسرار حج را در زیر دانلود نمایید.

اسرار حج_قسمت 1


اسرار حج_قسمت 2

 


اسرار حج_قسمت 3


اسرار حج_قسمت 4


اسرار حج_قسمت 5

۱ نظر ۰۹ مرداد ۹۸

... همچنین روح این ۱۴ نفر همان شعاع نوری است که یک سرش در عالم طبیعت و سر دیگرش در ذات خداست . حال اگر کسی خواست به خدا برسد باید وارد شعاع و روحانیّت و نورانیّت این ها شود تا جانش روشن و نورانی و گرم شود و در نتیجه صعود بکند و بالا برود و بدون ورود به نورانیّت و روحانیّت این انسانها محال است که کسی به خدا برسد . آن گاه این ورود به درون روحانیّت ۱۴ معصوم را ، ولایت میگویند . بنابراین ولایت عبارت است از اتّحاد روحانی شخص سالک با روح یکی از این اولیاء و ورود به درون روحانیّت او ...

***********************************************************************

برگرفته از ص. ۵۲۲  اسرار حج

اثر علامه مروجی سبزواری

۰ نظر ۱۰ تیر ۹۸

بسم ربّ الکعبة

************

حج عبادتی است که از لحاظ سیاسی بسیار تأثیرگذار است. زیرا در یک زمان خاص, میلیون ها مسلمان در یک جا جمع می شوند و این خود یک قدرت نمایی عظیم است در مقابل کفار.
البته قدرت های بزرگ استکبار متوجه این معنا شده اند که اگر میلیون ها انسان تحت رهبری واحدی قرار گیرند می توانند در مدتی اندک, تمام دنیا را مسخّر خود گردانند.
برای همین است که همواره با نشاندن حاکمان خودفروخته, در آن سرزمین می خواهند جلو برقراری این اتحاد سیاسی را بگیرند.
همچنین با برپاکردن بازارهای زیبا و پررونق و ایجاد یک شهرسازی کاملا اروپایی, دو شهر مکه و مدینه را به شهر توریستی تبدیل کرده اند, تا حجاج را فقط به امور ظاهری توجه بدهند و سفر حج را به یک سفر تفریحی مبدل کنند.

______________________________________

الف ٢) قدرت نمایی مسلمانان از لحاظ سیاسی:

حج تا حد زیادی جنبه ی عبادی بودن خود را از دست داده و از روح و حقیقت خالی شده و فقط پوسته ی آن مانده و می شود گفت که سفر حج یک سفر در جهت امیال نفسانی و شهوانی و سفری از دنیا به دنیا شده است.
دلیل بر مطلب این است که چون عبادت عملی است که با حیوانیت انسان منافات دارد لذا انسان ها از آن گریزان هستند. مثلا به نماز و روزه بی میل اند و با حیله هایی می خواهند از خمس فرار کنند و... .
اما حج را از روی میل و رغبت می روند و حتی اگر شده پول قرض می کنند و اگر بتوانند سالی یکبار هم می روند.
⁉️سؤال این که عباداتی که مردم نوعاً از آن گریزانند چرا نسبت به عبادت حج این طور رغبت نشان می دهند؟ زیرا انسان ها در عالم حیوانیت باقی مانده اند و عبادات می خواهند حیوانیت انسان ها را بگیرند تا بتوانند به سوی خدا پرواز کنند، اما حجی که مردم با لذت سوی آن می روند با کدام جهت حیوانیت انسان تعارض دارد؟

ب ۱) پیدا شدن سنخیت بین انسان ها با خدا و انسان کامل:

حکمت دیگر حج این است که انسان های متفرق در اطراف دنیا را در یک جا جمع کرده و کثرت آنها را به وحدت می رساند و چون انسان ها به وحدت رسیدند، سنخیت بیشتری با خدا پیدا می کنند. و استعداد کامل تری را برای تحصیل و کسب فیوضات الهی به دست می آورند.
🔑خداوند جامع اسماء کمالیه است مثل رحمان، رحیم و ... تا هزار اسم برای خدا شمرده شده. اما انسان ها هر کدام مظهر یک یا چند اسم از اسماء خدا هستند. لذا یک انسان به خودی خود از خداوند دور است، کسی که هزار کمال دارد کجا و کسی که یک کمال دارد کجا؟
🔑به این نکته توجه شود که هر انسانی تمامی صفات کمالیه الهی را داراست منتهی هر کسی یک یا حداکثر سه صفت کمالی را ظهور می دهد و بقیه در او در حد استعداد باقی می مانند. الا انسان کامل که تمامی صفات را در حد فعلیت بروز می دهد.
فیوضات وجودیه که هر لحظه از خداوند بر موجودات عالم وارد می شوند قسمت بسیار ضعیفی از آن نصیب یک موجود یا یک انسان می شود. حال انسانی که دارای صفت علم است فقط یک فیض از هزار فیض را می گیرد و در نتیجه در علم کامل تر می شود. اگر این شخص بخواهد به طور طبیعی پیش برود، حرکت استکمالی او در علم بسیار ضعیف و کند است.
اما اگر انسان خودش را از این واسطه های ضعیف برهاند و با یک واسطه ی بسیار قوی مرتبط شود که آن واسطه خودش بدون واسطه با خدا اتصال دارد، یا این که خودش را در شرایطی قرار دهد که عنایت خدا در آنجا بسیار است و فیوضات الهی بی حد و مرز وارد می شود. در اینجاست که انسان به طور ناگهانی در معرض تهاجم فیض علم قرار می گیرد و علوم و اسراری بر او باریدن می گیرد و چنین انسانی صاحب علم لدنی می شود.
پیامبر اکرم (ص) برای مدت ٢٣ سال برای مردم صحبت می کرد و هر روز مطلب نوتری را به مردم عرضه می کرد ولی علمش تمام نمی شد.

ب ٢) پیدا شدن سنخیت بین انسان ها با خدا و انسان کامل:

در ایام حج هر دو شرط برای حاجی فراهم است؛
از طرفی وجود واسطه ی اعظم و حجت الله الاعظم در آن مکان شریف است، که اگر حاجی توانسته باشد با انجام درست مناسک حج، روح خود را با روح آن بزرگوار پیوند بزند، اسرار فراوانی از روح مقدس ایشان به روح حاجی سرازیر می شوند.
از طرف دیگر اجتماعِ جمع کثیری از مسلمانان است، که اگر هر مسلمانی مظهر اسمی واحد از اسماء الهی باشد، در اینجا چون همه در یک جا جمع می شوند و مقصد همه ی آن ها خداست، بنابراین در واقع اسماء الهی در یک جا جمع می شوند و بین خدا و مسلمانان سنخیت تامی پیدا می شود و زمینه ی بسیار خوبی برای دریافت فیوضات کامل الهی به دست می آورند.
🔑البته به این امر دقت شود که باید نیت این جمع واحد، خدا باشد. چون هر شخصی در واقع همان نیّتش است (ای برادر تو همه اندیشه ای).
و از جهت دیگر تمامی انسان ها تشابه تامی پیدا می کنند با انسان کامل و امام. زیرا امام یک شخص واحد است که مجمع اسماء الهی است. و این انسان ها هم به خاطر داشتن نیت های واحد، که خدا باشد، ارواحشان با هم متحد شده و یک حقیقت واحدی را که مجمع اسماء الهی باشد، تشکیل می دهند.

ب ٣) پیدا شدن سنخیت بین انسان ها با خدا و انسان کامل:

این انسان های به ظاهر متکثر، و به معنا و حقیقت، واحد، سنخیت بسیار زیادی با خدا پیدا می کنند و در نتیجه قابلیت فراوانی برای دریافت فیوضات الهی به دست می آورند.

بعد از حج و بازگشت حجاج به اوطان خود هر حاجی در درون خودش قدرت های فوق العاده ای را می بیند. از یک طرف اسراری از باطن عالم بر او منکشف می شود، از طرف دیگر وجود خودش را که قبلا خشک و بی حاصل بود، سر سبز و با نشاط می بیند. مثل آن تنه ی خشک درخت خرما و آن زمین خشکیده ی زیر آن که در اثر پناه بردن مریم(س) بدان، تنه ی خشکیده سرسبز شد و خرما داد و از زمین چشمه ای جاری شد؛ یا مثل آن عصایی که در اثر تعلّق نفس موسوی بدان، زنده شد. توجه شود که در اثر تعلّق نفس انسان کامل به یک موجود، اول این که آن موجود به حیات برتر دست پیدا می کند و دوم این که این حیات جدید در این ها آثار جدیدی را هم ایجاد می کند.


البته علت این که حجاج در ایام حج به چنین مقاماتی دست نمی یابند در اثر همان غفلت هایی است که دارند و اینکه نیت های آن ها دنیاست. و زرق و برق بازارها، نیت های آن ها را پراکنده ساخته است.

۰ نظر ۰۹ تیر ۹۷