🌠 مرآت ذات 🌠

نشر آثار حضرت علامه مروجی سبزواری شاگرد برجسته ی شیخ علی پهلوانی

🌠 مرآت ذات 🌠

نشر آثار حضرت علامه مروجی سبزواری شاگرد برجسته ی شیخ علی پهلوانی

🌠 مرآت ذات 🌠

💠 بسم رب فاطمة 💠
****************
نشر آثار حضرت علامه ذوالفنون
آیت الحق
شیخ عبد الحمید مروجی سبزواری
شاگرد برجسته ی شیخ علی پهلوانی رحمة الله علیه
_____________________
به دست باد سپردم عنان راحله را
بدان امید که یابم نشان قافله را
وصال مجلس دریادلان میسر نیست
مگر به باره ی خون طی کنیم فاصله را
______________________
در حال حاضر این وبلاگ با هیچ کانالی در پیام رسانها در ارتباط نمی باشد.

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

با توجه به پیامهای فراوان دوستان و عزیزان 

جهت امکان دیدار با استاد مروجی سبزواری

خدمت همه ی مشتاقان عرض می کنم:

این حقیر فقط و فقط یکی از ارادتمندان علما و عرفای عصر حاضر هستم که

خدمت به این بزرگان نصیب این حقیر شده؛

و در سایتها و وبلاگهای متعدد به آنها خدمت می کنم؛

عزیزان می توانند در سایت مروج توحید به مدیر سایت پیام داده؛

جهت دیدار حضوری وقت بگیرند.

در جستجوی هر چه که هستی آنی

امید توفیق برای همگان دارم.

یا حق

۱ نظر ۱۲ مرداد ۹۹

سگ اصحاب کهف هم حتماً نظر شده بود، سگ است دیگر. سگ از کجا می فهمد؟ ولی فهمید که اینها از یک جنس دیگرند.

ولی بالاخره هرکسی که بود، این سگ را نظر کرده بود که اینها را شناخت.

سگ عارف شده بود.

سگها سه دسته اند:

یکی سگهای ولگرد؛

اینها دنبال استخوان، لاشه، داخل این زباله دانها را می گردند.

یک عده سگ عالم داریم که به آنها در عربی می گویند: « کلب معلَّم »

یعنی شکار به او یاد داده اند.

این شکارهای خوبی می کند و شکارهای فربهی به دست می آورد و می خورد.

یکی هم نه، سگ عالم نیست؛ عارف است.

این می شناسد که نور خدا در کجاست؟

مثل سگ اصحاب کهف.

آنها که از شهر آمدند بیرون، در میان بیابان به یک چوپانی رسیدند؛

این چوپان سگی داشت؛

چوپان هم با آنها رفت؛ سگ هم دنبالشان آمد. هرکاری کردند که برگردد برنگشت.

یعنی سگ نور خدا را در این افراد دیده بود.

سگ که سگ است.

چطور وقتی یک سگی عالم می شود باید تحت نظر قرار بگیرد؛ یک شکارچی یا کسی باید بیاید او را 

تعلیم بدهد تا بشود « کلب معلّم »، سگ آموزش دیده و لذا بتواند شکارهای خوب و فربه را به دست بیاورد.

چطور وقتی سگی عالم می شود باید یک نظری به او بیفتد، ولی:

هیچ کس از پیش خود چیزی نشد

هیچ آهن خنجر تیزی نشد

هیچ حلوائی نشد استاد کار

تا که شاگرد شکر ریزی نشد

.

بالاخره هیچ کس از پیش خود به مقامی نمی رسد.

سگ اگر می خواهد یک سگ شکاری بشود باید آموزش ببیند؛ 

باید نظر بر او بیفتد.

نظر همان شکارچی باید به او بیفتد تا او را بیاورد و به او تعلیم بدهد.

اگر سگ عارف است او هم باید مورد نظر قرار بگیرد.

ولذا یک نظری شده بود به آن سگ. نظر از سوی چه کسی؟

از سوی یک انسان.

از سوی یک ولیّ الهی.

نظر شده بود که چشم دیگر او هم باز شد.

۰ نظر ۰۶ مرداد ۹۹