🌠 مرآت ذات 🌠

نشر آثار حضرت علامه مروجی سبزواری شاگرد برجسته ی شیخ علی پهلوانی

🌠 مرآت ذات 🌠

نشر آثار حضرت علامه مروجی سبزواری شاگرد برجسته ی شیخ علی پهلوانی

🌠 مرآت ذات 🌠

💠 بسم رب فاطمة 💠
****************
نشر آثار حضرت علامه ذوالفنون
آیت الحق
شیخ عبد الحمید مروجی سبزواری
شاگرد برجسته ی شیخ علی پهلوانی رحمة الله علیه
_____________________
به دست باد سپردم عنان راحله را
بدان امید که یابم نشان قافله را
وصال مجلس دریادلان میسر نیست
مگر به باره ی خون طی کنیم فاصله را
______________________
در حال حاضر این وبلاگ با هیچ کانالی در پیام رسانها در ارتباط نمی باشد.

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیر نوری» ثبت شده است

چشم انسان در دو جاست که چیزی را نمی بیند: یکی در جایی که نور نیست، یکی در جایی که نور فوق العاده شدید است.

اگر انسان در جایی قرار گرفت که سراسر نور است، اینجا دیگر خودش را نمی بیند فقط نور می بیند، فقط نور.

انسان در سیرش به آن منطقه نور اللهی خودش همان طور که می رود پرده های ظلمت را کنار می زند، حجاب ظلمت را کنار می زند به یک جایی می رسد که کم کم آن نور بر این شخص طالع می شود. اینجا دو چیز را می بیند: در اینجا این انسان آن مَنِ ظلمانی را از دست داد، آن مَنِ حیوانی را از دست داد، خب اما اصل من را از دست نداد. این قالب هنوز مانده ولی تهی. تا حالا از حیوانیت پر بود از ظلمانیت پر بود، الان تهی شده چون حیوانیتش را کنار ریخت و ظلمتش را کنار ریخت و خالی شد. به نور رسید. حیوانیتش را در اثر مجاهدت از بین برد. الان هم که آمده به نور رسیده، از نور پر شده، مَن از بین نرفته فقط نورانی شده. لذا به خودش که نگاه می کند می گوید من نور هستم. من را می بیند. اگر از این هم جلوتر رفت و به جایی رسد که دقیقا در تحت شعاع الهی قرار گرفت، در آن وسط منطقه نوراللهی قرار گرفت، اینجا دیگر من را نمی بیند، فقط نور می بیند.

اینجا به انسان فنا دست می دهد.

************************************************************************************************

علامه حمید رضا مروجی سبزواری حفظة الله

پیاده شده از فایل صوتی زبدة الاسرار

۱ نظر ۱۸ اسفند ۹۷

بسمک یا مونس کل غریب

********************

«... به‌هرحال گفتیم که فقط یک راه وجود دارد برای رهایی از دردها و آلام روحی و اضطراب‌های روانی و آن هم این‌که قلب از مرتبۀ طبیعت، که مرتبۀ حیوانیت و ظلمت و دوزخ وجود انسان است خارج شده و وارد عوالم قدس و نور و طهارت و وحدت و کلیّت و اطلاق گردد، و برای این کار باید روزنه‌ای بین این عالم طبیعت و آن عوالم نور ایجاد شود و این شعر مولانا به حقیقت، تمام وظیفۀ انسان را در این عالم دنیا بیان داشته و حقیقت دینداری و شریعتمداری را تعریف نموده است که:

دوزخ است آن خانه کان بی روزن است
کار دین ای خواجه روزن کردن است

آری باید توجه داشت که دینداری این نیست که انسان نماز بخواند و روزه بگیرد و صدقه بدهد و حج برود. زیرا هیچ منافاتی نیست بین این‌که انسان در مرتبۀ طبیعت خود متوقف باشد ولی نماز هم بخواند و روزه هم بگیرد و در قیامت هم به بهشت برود.

اما این بهشت یک بهشت حیوانی است که انسان فقط در آن از لذات حیوانی برخوردار است. در حالی‌که نماز واقعی آن است که بین مرتبۀ ظلمت و نور انسان روزنه ایجاد کند. باید روزه‌ای بگیرد که حجاب‌های روی قلب را بشکند. باید حجی برود که قلب را از زندان طبیعت خارج نماید. باید معرفتی را نسبت به مبدا و معاد به‌دست آورد که حجاب شکن باشد و راهی برای این بانوی قلب باز کند و او را از این ظلمات خارج نموده و او را به ینبوع الحکمه و چشمۀ آب حیات و منبع نور برساند، و چنین عملی و چنین علمی حاصل نمی‌شود مگر از ناحیۀ اولیاء حق.

چرا که علم و عملی می‌تواند انسان را از مرتبۀ طبیعت خارج سازد که حیّ و زنده باشد و لذا حکمت عملی حیّ و حکمت نظری حیّ می‌توانند این کار را بکنند و این نوع حکمت را انسان فقط می‌تواند از کسی بگیرد که خودش این راه را طی کرده و به نور و حیات رسیده است و اکنون هم اعمال او زنده و نورانی هستند و هم علومش، و چون تو علمی را از او گرفتی این علم، حیّ است، و چون اعمال شرعی خود را به تلقین او و امر او به‌جا آوردی، این اعمال هم حیّ و زنده و نورانی می‌باشند، و چون این اعمال و علوم حیّ و زنده و نورانی وارد قلب شدند و قلب در منطقۀ ظلمات وجود انسان است و این‌ها با ظلمت خو ندارند و با عالمی که سراسر آن را مرگ و تاریکی در برگرفته انس ندارند از این‌رو بر قلب فشار می‌آورند که آن را از مرتبۀ طبیعت خارج سازند و وارد عوالم نور نمایند و اینجاست که قلب یک سیر نوری به سوی عوالم بالا را در پیش می‌گیرد».