🌠 مرآت ذات 🌠

نشر آثار حضرت علامه مروجی سبزواری شاگرد برجسته ی شیخ علی پهلوانی

🌠 مرآت ذات 🌠

نشر آثار حضرت علامه مروجی سبزواری شاگرد برجسته ی شیخ علی پهلوانی

🌠 مرآت ذات 🌠

💠 بسم رب فاطمة 💠
****************
نشر آثار حضرت علامه ذوالفنون
آیت الحق
شیخ عبد الحمید مروجی سبزواری
شاگرد برجسته ی شیخ علی پهلوانی رحمة الله علیه
_____________________
به دست باد سپردم عنان راحله را
بدان امید که یابم نشان قافله را
وصال مجلس دریادلان میسر نیست
مگر به باره ی خون طی کنیم فاصله را
______________________
در حال حاضر این وبلاگ با هیچ کانالی در پیام رسانها در ارتباط نمی باشد.

طبقه بندی موضوعی

در باب ذکر شریف لا إله إلّا اللّه (قسمت سوم)

دوشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۷، ۱۱:۵۳ ق.ظ

یک استفاده دیگر از لا اله الا الله می خواهیم بکنیم که این بحث قوی تر از بحث ربوبیت است و آن اینکه  همانطور که تنها اثر بخش در عالم خداست، تنها وجود بخش هم خداست.

 

این معنا ظریفتر از معنای قبلی است تنها وجود بخش خداست.  یک موجود آثاری دارد، مثلا نمک آثاری که دارد، شور کنندگی هست، سفید هست، یک اثر دیگر هم دارد و آن این است که وجود دارد، همانطور که شوری دارد وجود هم دارد. همانطور که اثر شیرینی دارد وجود هم دارد. همینطور آتش، هم همانطور که آتش گرما دارد وجود هم دارد. پیغمبر هم همانطور که صفت هدایت کنندگی دارد وجود هم دارد، شیطان هم همان طور که صفت گمراه کنندگی دارد وجود هم دارد.

 

همان طور که این لا اله الا الله یعنی همه آثار از آن خداست همینطور هم لا اله الا الله یعنی هیچ  وجود بخشی غیر از خدا در عالم نیست. همه ی موجودات همانطور که اثرشان را از خدا دارند وجودشان را هم از خدا دارند. همانطور که شما در مورد نمک می گویید از اثر شوری نمک از خداست، وقتی که دقت می کنی در نمک می بینید که وجود او مال خداست.

  

حالا بعضی از آیات قرآن را عرض می کنم و توضیح می دهم. این روایت شریف را از امیرالمومنین عرض کنم خدمت شما فرمود:ما رَأَیتُ شَیئاً اِلاّ وَ رَأَیتُ اللهَ قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ وَ فیهِ این یک روایت  و کلام آن عارف همدانی که فرمود: به صحرا بنگرم صحرا ته وینم, به دریا بنگرم دریا ته وینم. بهر جا بنگرم کوه و در و دشت, نشان روی زیبای ته وینم، این توحید وجود است امام کلام امیرالمومنین که فرمود:  ما رَأَیتُ شَیئاً اِلاّ وَ رَأَیتُ اللهَ قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ وَ فیهِ توحید وجود است  این کلام. این بار هم که می گوید به صحرا بنگرم صحرا ببینم توحید وجود است.

 

کلام امیرالمومنین چه می گوید به هیچ چیز نگاه نکردم مگر آنکه خدا را قبل از او بعد از او در و با او دیدم. این یعنی چه که خدا را قبل از او بعد از او در او  و با او دیدم؟ پس خود موجود چه؟ یعنی وقتی که به یک درخت نگاه می کنم قبل از درخت خدا را میبینم بعد از درخت خدا را میبینم در درخت خدا را میبینم با درخت خدا را میبینم.  پس خود درخت چه؟ درخت چیست پس؟ همه اش که شد خدا! این که می گوید قبل از درخت خدا را دیدم، قبل از درخت چیست؟ علت درخت ست. همیشه علت چیزی قبل از آن می آید. قبل از درخت  خدا را دیدم یعنی علت درخت را خدا دیدم، و اینکه بگویم علتش یک درخت قبلی بود، یا آن درخت قبلی علتش چیز دیگری بود. فرض کنید این منبر علتش یک نجار است یا مثلا این بنا علت اش یک بنٌا ست.  نه اینها را ندیدم من. حضرت وقتی قبل از این را نگاه میکند، فوری خدا را می بیند.

 

و بعده،  بعد از شی چه هست؟ بعد از شی چه هست؟  آثار آن است. اول نمک است و بد شوری آن هست. اول باید شکر باشد که در درجه بعد شیرینی آن باشد. صفات و آثارش شی بعد از شی هستند. لذا وقتی که می فرماید بعد از این درخت خدا را دیدم آثار و صفات این درخت را هم آن را هم از خدا دیدم. حتی  می گوید خدا را دیدم نمی گوید از خدا دیدم.او می‌گوید صفات این درخت صفات این نمک هم خدا دیدم. بنابراین وقتی قبل از این درخت را نگاه می کند علت این درخت را خدا می بیند وقتی بعد از این درخت را نگاه میکند آثار و صفات این درخت را خدا می بیند.

 

در درخت خدا را دیدم،  درون یک درخت چه است؟ وجود یک درخت است. الان توی این کتاب چه است؟  توی این کتاب وجود این کتاب است. توی این منبر چه است؟ توی این منبر وجود آن است. وجودش هم خدا دیدم. و معه و با او خدا را دیدم. علتش را خدا دیدم که قبل از او است، آثارش را خدا دیدم که بعد از اوست،  وجودش را خدا دیدم که در اوست،

 

با او خدا را دیدم،  این با او یعنی چه؟ یعنی معیت. ببینید مثلا ما در عالم ماده می‌گوییم این پنجره با  او در دیوار است یعنی این ها کنار هم هستند یا مثلاً می‌گوییم قند با قندان هست یعنی قند غیر از قندان هست، قند خوردنی ست اما قندان خوردنی نیست  اما با هم هستند وقتی می گوییم خدا با موجودات ست یعنی خدا توی من است این که معنا ندارد چون خدا مکان ندارد، برای خدا که نمیتوان جا معین کرد.

 

یک مثال می زنم مشخص شود،  شما در ذهن خودتان یک درخت تصور کنید، در مورد این درخت قضاوت کنید،  قبل از این درخت کیست؟ علت این درخت کیست؟ شما هستید، چون شما در ذهن خودتان این درخت را ایجاد کردید. آثار این درخت چیست؟ درخت آثاری دارد مثلا میوه می دهد، سایه دارد، هوا را لطیف می کند. آثار درخت از کیست؟  از خود شماست. شما خودتان این درخت را در ذهنتان ایجاد کردید، خب برای آن میوه هم قرار دادید، سایه هم ایجاد کردید. بنابراین بعد از این درخت هم شما هستید. هم قبلش که علت باشد شما هستید و هم بعدش که آثارش باشد شما هستید. در درخت شما هستید، در این درخت چیست؟ وجود است. وجودش از کیست؟ از خود شما.  یعنی شما وجودتان را نازل کردید و شد درخت. این درخت که وجودش از بیرون به ذهن شما نیامده است، از خود شماست این است که در درخت شما هستید. در درخت وجود درخت است، هستی درخت هست، این شما هستید که در درخت هستید. با درخت هستید: معه، این معیت را فلاسفه می گویند معیت قیومیه. معیت قیومیه این است که اگر مثلا مادر و فرزندش را در نظر بگیرید، الان اگر مادر با فرزند است،  آیا خداوند هم با ما همین‌ طور است، آیا شما با درخت همینطور هستید؟ نه. مادر یک موجودی است برای خودش، فرزندش هم یک موجودی است برای خودش. اگر مادر بمیرد و بچه هست، و یا اگر بچه بمیرد، مادر هست؛ اینها از لحاظ وجودی به هم ربطی ندارند. اما آیا شما با آن درختی که در ذهنتان هست همینطوری هستید؟ مثلا اگر من یک درخت در ذهن خودم تصور کردم؛ اگر من بمیرم، آن درخت هست سر جاش؟ تا وقتی که من هستم و اراده دارم و من دائما دارم به این درخت وجود می دهم؛ من لحظه به لحظه باید حواسم به این درخت باشد،  اگر یک لحظه حواسم نباشد این درخت از بین می رود. من باید لحظه به لحظه به آن درخت عنایت داشته باشم، تا اینکه این درخت سر پا باشد، سر سبز باشد، میوه داشته باشد، سایه داشته باشد. بنابراین من با درخت هستم.این معیت را میگویند و معیت قیومیه یعنی من این درخت را قائم نگه داشته ام، سرپا نگه داشته ام، وجود این درخت به وجود من بستگی دارد. همین که اراده ام را بردارم این درخت از بین می رود. خداوند با موجودات چنین معیتی دارد، اینجور نیست که اگر خدا نباشد ما باشیم، خداوند آن به آن به ما عنایت دارد، وجود ما را سرپا نگه داشته است، این جور نیست که خدا در ازل ما را خلق کرده باشد و رفته باشد دنبال کارش، نه! آن به آن و لحظه به لحظه باید به ما عنایت داشته باشد، هی باید به ما وجود دهد.الان برای ما روشن است که این چراغ آن به آن باید به ما نور دهد. یک آن  چراغ قطع شود دیگر به ما نور نمی دهد. همین درختی که عرض کردم در ذهنتان تصور کنید،قبل از درخت که علت درخت باشد شما هستید، بعد از این درخت که آثار این درخت باشد، سایه اش،سبزی اش، میوه داشتنش شما ایجاد کردید؛ در درخت وجود درخت است، این وجود از شماست. از جای دگر که نیامده است. و با درخت هستید یعنی قیوم این درخت شما هستید. نگهدارنده این درخت شما هستید، لحظه به لحظه باید به آن وجود دهید

یک وجود است  که همه موجودات عالم؛ وجودشان و هستی شان از آن هست.

 

الله نور سماوات و الارض؛  این آیه را به لسان عرفانی وارد شده،  اگر به لسان فلسفی وارد می‌شد می‌خواست بفرماید الله وجود و سماوات و الارض. یک وجود است وجود الله است که این وجود الله وجود آسمان هم هست وجود زمین هم هست وجود درخت هم هست.  یک وجود، این یک وجود واحد وجود همه موجودات است. شما در ذهن خودتان یک خورشید تصور کنید؛ یک درخت تصور کنید؛ یک کوه تصور کنید؛ دریا تصور کنید، اینجا چند تا وجود هست؟ ده تا وجود؟ یک وجود است، شما هستید که وجود این درخت هستید؛  شما هستید که وجود این دریا هستید؛ وجود این ستاره هستید؛ وجود این خورشید وجود این ماه.

الله نور سماوات و الارض،  حالا چرا به جای وجود گفته است نور؟ یک علتی دارد.  الله نور سماوات و الارض یعنی از وجود سماوات و الارض. الله وجود خورشید است.

 

منتها نه اینکه بگوییم خورشید خداست،  این را دقت بفرمایید. فرق خداوند با خورشید این است که خداوند وجود.

لا یتناهی ست اما خورشید محدود ست. به قول فلاسفه فرق در اطلاق و تقیید است. بنابراین خداوند در عین حال که بی نهایت است وجود همه موجودات از خداوند است. حالا به دریا بنگرم دریا ت بینم، وقتی به دریا می نگرم وجود تو را میبینم؛ صحرا بنگرم صحرات  بینم یعنی وقتی به صحرا نگاه می کنم وجود تو را می بینم. به هرجا بنگرم کوه و در و دشت نشان از قامت رعنات ببینم، وجود تو را می بینم.

این لا الله اله الله یعنی هیچ وجود بخشی در عالم غیر از خدا نیست.  به هر جا که شما نگاه کنید الله را شما در عالم می بینید.

****************************************************************************************

پیاده شده از فایل صوتی توحید شیخ صدوق

علامه حمید رضا مروجی سبزواری حفظة الله

 

نظرات  (۱)

باسلام. خیلی عالی بود. متشکرم.

پاسخ:
سلام.
ممنون از عنایت و توجه شما

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی