🌠 مرآت ذات 🌠

نشر آثار حضرت علامه مروجی سبزواری شاگرد برجسته ی شیخ علی پهلوانی

🌠 مرآت ذات 🌠

نشر آثار حضرت علامه مروجی سبزواری شاگرد برجسته ی شیخ علی پهلوانی

🌠 مرآت ذات 🌠

💠 بسم رب فاطمة 💠
****************
نشر آثار حضرت علامه ذوالفنون
آیت الحق
شیخ عبد الحمید مروجی سبزواری
شاگرد برجسته ی شیخ علی پهلوانی رحمة الله علیه
_____________________
به دست باد سپردم عنان راحله را
بدان امید که یابم نشان قافله را
وصال مجلس دریادلان میسر نیست
مگر به باره ی خون طی کنیم فاصله را
______________________
در حال حاضر این وبلاگ با هیچ کانالی در پیام رسانها در ارتباط نمی باشد.

طبقه بندی موضوعی

" سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً " گاهی عاقل را دیوانه می کند ، دیوانه را عاقل می کند ...

آن شراب حق ختامش مشک ناب

باده را ختمش بود گند و عذاب 

 

اگر به جان انسان بریزد ... آدم این ها را در دعای خودش بخواهد که خدایا از آن شراب هم نصیب ما بکن ...

ولی در حق بعضی ها هم مثل منصور بالای دار می بردشان ... حاج ملاهادی از کسانی بود که هیچ چیز نمی گفت ...

بعضی ها اینقدر نَفْسشان قوی هست که هر چه هم از آن شراب ها می خورند ، خودشان را کنترل می کنند ، هیچ چیز نمی گویند ، سکوت می کنند ...

بعضی ها هستند که آدم های ضعیفی هستند ، چنان که یک قطره می خورند ، بدمستی می کنند ... " أناالحق ، لیس فی جُبَّتی سِوَی الله " و از این حرف ها ...

لذا می بینید بُعد عرفانی حاجی در هیچ جا مطرح نشده است ... اینها مجذوبین درس ایشان بودند ... چه آتشی بوده این انسان که وقتی به جان بعضی ها می افتاده! ...

یا آن سید عبدالغفور جهرمی خودش را آتش میزند ... او هم بنده خدا در جنگل های مازندران دربه در می شود و دیگر هم پیدایش نمیکنند ...

یک میرزا حسن قزوینی هم بوده ، او در دریا خودش را غرق می کند ..‌. نه اینکه جَوِّ شهر ، یک جَوِّ شریعتی خیلی خشکی بوده ...


برگرفته از جلسه ۱۶ #شرح مثنوی‌معنوی مولانا

علامه مروّجی سبزواری حفظه الله

 

 

۰ نظر ۲۸ فروردين ۹۹

بسم الله الرحمن الرحیم

********

دوستان عزیزی که لطف می کنند و بصورت خصوصی پیام می گذارند،

امکان پاسخگویی به کامنتهای خصوصی وجود ندارد.

لطفاً عمومی پیام بدهید تا بتوانیم پاسخگوی شما باشیم.

یاحق

۳ نظر ۲۷ فروردين ۹۹

بسم الله الرحمن الرحیم

(تقریری بر دروس علامه مروجی)

هرچه گویم عشق از آن باشد فزون
مطلق است از کمّ و کیف و چند و چون
راست گویم عشق مصداقش حق است
در حقیقت عشق، حقّ مطلق است

حضرات عرفا معتقدند دو نوع حرکت در عالم هست:
حرکت تکاملی که متحرک در آن می رود تا به کمالی دست پیدا کند؛ کمالی را که ندارد.
حرکت حبی که از سوی موجود کامل است به سوی موجود ناقص. حرکت برای اظهار کمال.

حرکت حبی در قوس نزول است و حرکت تکاملی در قوس صعود.

حب، صفت خداست. صفت خدای مطلق؛ پس حب نیز مطلق است.
خداوند در جهت حرکت حبی، محبت به اظهار کمالات خود را بروز داد. محبت مطلق و بی نهایت.
حب هم عین ذات حق است. همچنان که حق تعالی مطلق است؛ حب نیز مطلق است.
همچنان که حق تعالی لاتعین است، حب نیز لاتعین است.

در آن خلوت که عالم بی نشان بود
به کنج نیستی، هستی نهان بود
وجودی بود از قید دویی دور
ز گفت و گوی مایی و تویی دور
وجودی مطلق از قید مظاهر
ز نور خویشتن بر خویش ظاهر
دلارا شاهدی از جمله ی غیب
منزه دامنش از تهمت عیب
برون زد خیمه ز اقلیم تقدس
تجلی کرد بر آفاق و انفس
به هر آیینه ای بنمود رویی
به هرجا خواست از وی گفت و گویی

مصداق حقیقی حب، خداست. و عشق، یکی از آثار حب است.

۰ نظر ۳۰ بهمن ۹۸

به یاد قلب عالم امکان

صلّی الله علیک یا صاحب العصر و الزمان 

التماس دعا

۰ نظر ۱۸ بهمن ۹۸

سلام علیکم

از جای جای بیانات حضرت علامه مروجی

بطور برگزیده و منتخب
مطالب مربوط به قلب را گردآوری کردیم بطور منسجم، یکجا و یکپارچه

تا یک دید کلی نسبت به مقام قلب بیابیم.

مطالبی ارزشمند
عرشی
بنیادی
و پایه ای

بطور اختصار
هرچند باز هم کمی طولانی شد؛
ولی لازم است به این شکل،
سیری در مقام قلب داشته باشیم.

در خلوت خویش
در حضور و خلوص
بنشینیم و این مباحث را مرور کنیم و بچشیم و شهود کنیم.

براستی که هیچ لذتی بالاتر از لذت شهود قلبی و روحانی نیست.

دل به ولیّ الهی بدهیم و از اولیای بر حق حضرتش مدد بجوییم تا بلکه مورد عنایت آن معصوم در پرده قرار گیریم و ره به بارگاه ملکوتی نورانیتش یابیم.

التماس دعا.
ادمین🙏


💚 علامه مروجی سبزواری
💛 قلب
💜 شهود قلبی

👈 قلب، مرتبه ای از وجود آدمی است که ادراکات‌ ماورائی انسان، به وسیله ی قلب انجام می شود.

به این معنا که :

👈 قلب است که ملائکه، اسماء و صفات‌ خدا، ذات‌ خدا، و به طور کلی حقایق ملکوتی را ادراک می کند و ادراکش هم به نحو مشاهده و شهود است.

وقتی می گوییم که:
قلب خدا را ادراک کرد، یعنی قلب خدا را دید و مشاهده کرد. درست مثل چشم که ادراک چشم به نحو مشاهده و دیدن است و وقتی بگوییم: چشم آن درخت را ادراک کرد، یعنی چشم آن درخت را دید و مشاهده کرد.

👈 بطور کلی دستگاه ادراکی انسان از دو طبقه تشکیل شده است و به عبارت بهتر، انسان دارای دو دستگاه‌ ادراکی است.
یکی از این دو دستگاه، عالم طبیعت را ادراک می کند و دستگاه دیگر، عالم ماوراء طبیعت و عالم ملکوت را ادراک می کند.

۰ نظر ۱۸ بهمن ۹۸

#مظاهر مراتب ذات خدا
#در روی زمین
#علامه مروجی سبزواری

⬅️ با توجه به اینکه:
صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی،
تمامی موجودات، ملکوتی دارند،
و مراتب چهارگانه ی ذات خدا،
در عالم طبیعت و ماده، مظهری دارند.

#مظهر
یعنی وجود رقیق شده و ضعیف شده، مثل نور خورشید که در سطح طبیعت، پهن است.

👈 باید دانست که آن چهار مرتبه در #وجود آدمی هم تجلی و ظهور دارند.
یعنی مرتبه ای از وجود آدمی هست که مرتبه ی لا اسمی و لا رسمی هست؛ مرتبه ای هست که #احدی است؛ مرتبه ی دیگر وجود دارد که #واحدی است و بالاخره مرتبه ای هست که مظهر مرتبه ی #اعیان‌ثابته است.

⬅️ مرتبه ی اطلاق صرفه و لا اسمی و لا رسمی، در روی سطح زمین هیچ مظهری ندارد، بلکه در کل عالم آفرینش مظهر ندارد. زیرا هر موجودی غیر از خدا محدود است. در حالیکه آن مرتبه از ذات خدا چنان نامحدود و بی قید است که حتی قید بی قیدی هم بر نمی تابد.

⬅️ مرتبه ی احدیت ذات که دارای چهار رکن است، مظهرش در عالم طبیعت، خود #خانه‌ کعبه است که دارای چهار طرف است و هر طرف، مظهر یکی از ارکان احدیت است.

هیچ انسانی قدرت ورود به این مقام را ندارد. فقط کسی می تواند به این مرتبه برسد که خصوصیات این مرتبه را پیدا کند.
و از طرف دیگر مجمع تمامی اوصاف و کمالات وجودی باشند. از ناحیه ی سوم دارای جمیع #اوصاف‌ جمالی باشد و از طرف چهارم دارای #اوصاف‌ جلالی باشد. ( و در اصطلاح، #مجمع‌ البحرین باشد )

فقط یک نفر قدرت ورود به این منطقه ممنوعه را پیدا کرد و او #محمد بن‌ عبدالله بود.

که صاحب #مقام‌ ولایت‌ کلیه ی مطلقه گردید و این نور ولایت مطلقه و لوای احدیت را به پسر عمویش سپرد و دخترش را به او تزویج نمود.

آن نور ولایت مطلقه از روح آن شوهر به روح این زن منتقل شد و این زن در اثر #مظهریت‌ تامه نسبت به #نفس‌ کل و حضرت #جبرئیلی آن نور واحد و مطلق را متکثر ساخت و به یازده قسمت تقسیم نمود .

⬅️ مرتبه ی دیگر از ذات خدا، مرتبه #واحدیت است. که مرتبه ی #اسما و صفات متکثر و فراوان است.

هرکس دنیا و تعلقات دنیا را ترک گفته باشد و لذت های آن را بر خود حرام کرده باشد و احرام رحیل به کوی دوست بسته باشد، بالاخره وارد حریم او می شود. و با یک یا چند تا از اسما و صفات او متصل می شود و به آرامش خود دست می یابد.

👈مظهر این مرتبه ی واحدیت، در عالم طبیعت،
#مسجدالحرام است که آخرین نقطه حرکت حاجیان است.

در مرتبه ی واحدیت، اسما و صفات بسیار وجود دارند که هر کدام بابی هستند که انسان سالک از این ابواب می تواند وارد ذات خدا شود.

در مسجدالحرام نیز درهای متعددی وجود دارد که حجاج از این درها وارد مسجدالحرام می شوند.

⬅️ بالاخره آخرین مرتبه از ذات خدا که مرتبه ی عرش یا اعیان ثابته و صور علمی موجودات است، مظهرش در روی زمین، #شهر مکه است.

ادامه دارد...

۰ نظر ۱۰ بهمن ۹۸

#طرح‌کلی‌ازعالم‌آفرینش
#ازخداتاعالم‌طبیعت
#علامه‌مروجی‌سبزواری

👈 #عالم‌آفرینش به انضمام ذات خداوند به #شش‌مرتبه تقسیم می شود:

سه مرتبه مربوط به ذات خدا

سه مرتبه مربوط به بیرون ذات خدا

⬅️ سه مرتبه ای که مربوط به ذات خداست عبارتند از:

👈 مرتبه ی #احدیت
👈 مرتبه ی #واحدیت
👈 مرتبه ی #اعیان‌ثابته

⬅️ آن سه مرتبه ای که بیرون از ذات خدا هستند عبارتند از:

👈 #عالم‌عقول
👈 #عالم‌نفوس
👈 #عالم‌طبیعت

که دو عالم اول، #ملکوتی هستند؛ و عالم طبیعت، #مادی است.

اکنون به شرح این مراتب و عوالم می پردازیم:

۰ نظر ۱۰ بهمن ۹۸

🔲▪️ #علامه‌مروجی‌سبزواری
🔲▪️ #مقامات‌حضرت‌زهرا
🔲▪️ #حوراءانسیه
🔲▪️ #مقام‌ایناس

بخش_اول

✍️ در روایات آمده که لقبی نسبت به فاطمه‌ زهرا سلام الله علیها مطرح شده:
الحوراء الانسیة ،
که آن حضرت حوراء انسیه است.

حوراء به معنی ملک، فرشته،
انسی هم به معنای انسان ،فرشته انسانی ، یک انسان فرشته ، یک چنین لقبی به حضرت زهرا سلام الله علیها داده شده .

این لقب که معروف هم هست ،یک مقامی است به نام مقام‌ ایناس ، مقام ایناس یعنی مقام‌ انس و در این عبارتی که در روایات آمده می خواهد این مطلب را بفرماید که حضرت زهرا سلام الله علیها در مقام ایناس است .

انسان موجودی است در میان همه موجودات عالم که روح او و جسم او قابلیت این را دارد که از حالت‌ تعادل خارج شود یا به حالت تعادل برگردد ،مثل ملائک نیست یا از این طرف مثل حیوانات نیست...

ملائک عصیان نمی کنند ، و از آن مقتضای خلقت خودشان هم خارج نمی شوند ،حیوانات هم همینطور هستند ،حیوانات هم یک تعادل مزاجی دارند ، و از همان حالت تعادل‌ مزاج خارج نمی شوند ،

انسان در میان موجودات عالم موجودی است که هم از جهت روحانی قابلیت این را دارد که روحش از تعادل مزاج خارج شود ، هم از لحاظ جسمی از تعادل مزاج خارج شود .

دو بُعد در انسان هست ،بعد روحانی یا بعد ملکی به اصطلاح و بعد جسمانی ، این دو بعد در انسان هست ،هر کدام از این دو بعد یک نقطه‌ تعادل دارند ، جسم انسان یک نقطه تعادل دارد ، به اصطلاح می گویند مزاج انسان یک حالت تعادلی دارد ،گاهی وقتها مزاج از حالت تعادلش خارج می شود ،وقتی از حالت تعادل خارج شد این آدم مریض می شود ،کار دکتر این است که این مزاجی را که از حالت تعادل خارج شده ،دوباره به حالت تعادل برگرداند ....

تمامی انسانهایی که در عالم زندگی می کنند ، اینها بلا استثناء در تعادل جسمانی نیستند الّا یک نفر که انسان کامل هست ،و امام هست ،و امام کسی است که این تعادل جسمانی او در حد اعلا وجود دارد و هیچ گونه نا متعادلی در وجود او نیست...

بنابراین ما در حد تعادل نیستیم ،بعضی اسماء جمالی را از خود بروز می دهند ، اسمائی که لطیف هستند ،اسماء زیبایی هستند ،مثلا رحمت زیادی دارد ،انسان خوش خلقی است ، اهل گذشت است ، بخشنده است ، جواد است ،اسم عَفُوّ ، یعنی عفو کنندگی در او تجلی کرده .

بعضی هم اسماء جلالی در آنها تجلی کرده ،مثلا آدم منتقمی است ، اهل انتقام است ،اسم مضل در او تجلی کرده گمراه کننده است ،انسانها را گمراه می کند ،اسم قهار در او تجلی کرده دیگران را مقهور خودش می کند ....

اگر انسان بتواند تمامی اسماء الله را در یک حد خاص در خودش ظهور بدهد ،این انسان می شود مظهر اسم " الله " ....

امام کسی است که در حد تعادل‌ محض است ،از لحاظ همه ی مراحل وجودی که در نظر گرفته شود ،امام در مرحله تعادل محض است ،این مقام را در عرفان می گویند " مقام ایناس" یعنی مقامی که انس گرفته است...

آنگاه چنین انسانی از لحاظ روحانی با ملائکه انس می گیرد ،از لحاظ جسمانی با بشر انس می گیرد ،ایناس یعنی این ....

اینکه در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها ،در روایات فرمودند : حوراء الانسیه ،ایشان یک ملکی است انسی ، اشاره به این مقام ایناس دارد ، که ایشان از لحاظ روحی و جسمی در مرحله تعادل محض است ،هم از لحاظ‌ جسمی در مرتبه تعادل است ،هم از لحاظ‌ نفسی در تعادل است ،آن عدالت‌ کبری که محصول عدالت سه قوه (شهویه ، غضبیه ، فکریه) است ،در حضرت زهرا سلام الله علیها ظهور دارد.

حضرت زهرا سلام الله علیها هم از لحاظ روحانی مظهر اسم الله است ،امّ الاسماء ، اسم‌ اعظم که حضرت زهرا اسم اعظم است ،اگر کسی در این مقام مظهریت الله باشد این انسان در مقام اسم اعظم است ،چون الله اسم اعظم است ، بزرگترین اسم خداوند همین است ،اسمی است که جامع همه ی اسماء دیگر است. .
بنابراین اگر کسی در مرتبه الله باشد ،مظهریت اسم الله ، این انسان در مقام اسم اعظم است ، و کسی که در مرتبه اسم اعظم است ،این می شود " خلیفة‌ الله " ،و همانطور که الله کارگردان همه آفرینش است ، این انسان هم می شود کارگردان همه عالم آفرینش ،همانطور که الله رب العالمین است ،این انسان هم می شود رب العالمین بالاذن، بنابراین همه ی آفرینش تحت اراده او دارد می چرخد و تدبیر می شود .

اینکه می فرماید حوراء انسیه یعنی حضرت زهرا سلام الله علیها یک فرشته انسانی است ،یک انسان ملکی است ،که در این انسان جنبه انسانیت و جنبه ملکی در حد تعادل رسیدند . هیچ کدام در دیگری غلبه ندارد ،مثل حضرت عیسی نیست آن جنبه مَلَکی بر جنبه جسمانی قوت پیدا کرد ، جنبه ملکوتی او غلبه پیدا کرد و لذا اینکه حضرت‌ عیسی علیه السلام ازدواج نکرد چون جنبه ملکوتی اش خیلی قوی است و نمی تواند ازدواج کند .

👈 ادامه‌دارد

۰ نظر ۲۰ دی ۹۸



🏴 علامه‌ مروجی‌ سبزواری
🏴 شهید
🏴 مقام‌عندیت

 آنکه در راه خدا کشته می شود، می شود شهید.

شهید، فعیل به معنای فاعل است یعنی شاهد. مشاهده کننده.

شهید یعنی کسی که مشاهده می کند.
چه کسی را؟
خدا را دارد مشاهده می کند.

شهید یعنی این.
شهید یعنی مشاهده کننده ی خدا.

انسان چگونه می تواند به مقام‌ شهود خدا دست پیدا کند باید به مقام‌ عندیت برسد یعنی برسد به نزد خدا.
الآن من در نزد شما هستم می توانم شما را ببینم.

مقام عندیت مقامی است که برای انسان، شهود می آورد. انسان تا به این مقام نرسد نمی تواند...

چه کسی به مقام عندیت می رسد؟
چه کسی به مقام مشاهده ی خدا می رسد؟
کسی که به مقام عندیت برسد.

کسی که به مقام نزد خدا برسد.
کسی که به نزد خدا برسد می تواند مشاهده کند، این می شود شهید.

منتهی شهید دو جور است:
یا ظاهری است یا باطنی، یا شهید روحانی.

یا شهید جسمانی است، یا شهید روحانی.

شهید ظاهری و جسمانی کسی است که می رود در مقابل کفار بیرونی، با شمشیر، حالا سلاح روز، هر چه که هست، کافر را می کشد یا خودش به دست آن کافر کشته می شود.

اگر این شخص با صدق رفت به میدان جنگ، با اخلاص رفت به میدان جنگ، وقتی که توسط آن کافر کشته شد، در واقع آن نفسش کشته شد، آن روح آزاد می شود.

نه اینکه اولاً به قصد رضای‌ خدا آمده و به قصد قربت آمده و بخاطر اجرای امر خدا آمده ، رفته در مقابل کفار، جنگ بر سر زمین نیست، بر سر خاک نیست؛ بر سر حق و باطل است؛ بر سر نور و ظلمت است؛ جنگ، جنگ کفر و دین است.

بنابراین چنین انسانی اگر به دست کافر کشته شود؛ این نفس‌ اماره کشته می شود این روح پرواز می کند می رود پیش خدا.

البته خیلی شرایط می خواهد.
در همین جنگهای ظاهری هم انسان به مقام شهادت برسد آن هم خیلی کار می خواهد؛ خیلی اخلاص می خواهد.

حالا هر کسی که در میدان جنگ کشته می شود، از لحاظ ظاهری می گوییم شهید، اما واقع شهید باشد؛ اما اگر واقع شهید باشد؛ یعنی واقع به مقام مشاهده ی خدا برسد؛ به مقام لقاء الله برسد؛ این یک چیزی است. نیت خالص می خواهد.

حالا یا این است یا نه، شهادت باطنی.

شهادت باطنی این است که انسان در خلوت خودش، یعنی میدان مبارزه اش، خلوت خودش است. میدان مبارزه فلان منطقه یا فلان محل نیست؛ میدان مبارزه خلوت خودش است، آن کار، آن شمشیر، آن مجاهدت است. یعنی نفس خودش را به دست کافر نمی کشد؛ به دست خودش می کشد؛ خودکشی می کند. یعنی خود مجازی، خود حیوانی اش را با آن شمشیر ریاضت و مجاهدت می کشد.

اگر انسان واقعا بتواند این کار را انجام بدهد، این حجاب‌ اعظم که روح را مانع شده، سدّ شده از پرواز به سوی خدا، این کنار می رود و این روح پرواز می کند می رود، اینجا این سه خصوصیت را پیدا می کند:
أحیاءٌ
عندَ ربّهم
یُرزقون

اولاً در اینجا دیگر این انسان حیّ است؛ بخاطر اینکه انسان، حجاب که رفت کنار، پرواز کرد، رفت و به ذات‌ خدا رسید در آنجا دیگر این انسانی که با ذات خدا اتصال پیدا کرد؛ خدا همیشه حیّ است و این انسان هم حیّ است و حیات خداست.

این انسان همیشه زنده است.
این انسان دیگر نمی میرد.

۰ نظر ۱۴ دی ۹۸